تفکیک مسائل شخصی از محیط کار- خلاصه نظرات و نتیجه گیری
هفته نسبتا شدیدی را گذراندم. در فرصتهای استراحت و در حین سفر نظرات ارزشمند دوستانم را در مورد تفکیک مسائل شخصی از محیط کار بارها و بارها مطالعه کردم. موضوع برای من مانند یک پردازش در پسزمینه ذهنم بود. از این پردازشها به صورت شخصی و کاری همیشه چندتایی در ذهن دارم.
آنچه که میتوانم به عنوان برآورد نظر همه از نوشته قبل بنویسم به صورت زیر است:
-
به رسمیت شناخته شدن زمان استراحت فکری برای افراد
-
تاکید بر حفظ کارآیی و نتیجهگیری از فعالیت افراد در سازمانها
-
تاکید به موضوع کار فرهنگی و در نظر گرفتن نکات فرهنگی در اعمال محدودیتها
با اینحال اکثریت ( و نه همه) بر آن توافق داشتند که محدودیت استفاده از اینترنت، منابع شرکت و موارد شخصی به خصوص تلفن همراه باید در شرکتها وجود داشته باشد (پارک که نیست!). آنچه که در مورد آن اختلاف نظر وجود داشت، نحوه اعمال محدودیتها بود. برخی آن را منحصر به عدم اعمال محدودیتهای رسمی (باز بودن درِ دیزی) و فرهنگسازی و فرآیند خودکنترلی (آنچه که من از آن به عنوان حیای گربهای یاد میکنم) دانسته بودند و برخی اعمال محدودیتها را نیز لازم دانسته بودند.
از طرف دیگر سعی کردم که در اینترنت هم در مورد آن جستجو کنم. متاسفانه در میان منابع فارسی، ادبیات موضوع حتی میان وبلاگها و سایتهای عمومی بسیار فقیر است و این موضوع ثابت میکند که مصادیق کارآمدی افراد در سازمانها، هنوز به عنوان یک دغدغه و موضوع عمومی در بین سازمانهای ما نمیباشد. با اینحال در جستجوی انگلیسی فقط در مورد استفاده از تلفن همراه در محیط کار به مطالب خوبی رسیدم (کارآمدی و ایمنی برای آنها یک دغدغه است)
-
استفاده از تلفن همراه در محیط کار ( وبلاگ منابع انسانی)
-
استفاده از تلفن همراه (فروم)
-
قوانین استفاده از تلفن همراه در محیط کار (با بند اول متفاوت است)
گرچه بر اساس تجربه شخصی در مورد خودم و سایر همکاران به این نتیجه رسیدهام که اعمال محدودیت بر روی سایتهای اینترنتی و طبقهبندی آنها به دو گروه مرتبط با کار و غیر مرتبط با کار، نتایج قابل ملاحظهای در افزایش کارآیی دارد (حداقل لازم نیست با خودم برای ترک اعتیاد به گودر مبارزه کنم)، اینبار با مطالعه متون اشاره شده مطمئن شدهام که وضع قوانین در مورد چگونگی استفاده از تلفن همراه میتواند به پیدایش این فرهنگ منجر شود که محل کار، جای صحبت با عمه قزی و خاله فرنگیس و دوست و همسر و نامزد و … نیست. ناگفته نماند که موارد اضطراری خارج از این قاعده میباشد و حتی وسایل ارتباطی شرکت نیز باید به آن اختصاص یابد.
از طرف دیگر شرکتها باید با به رسمیت شناختن انعطاف در ساعات کاری، اختصاص ساعات آزاد فکری و رفع نگرانیهای همکاران خود، وظیفه خود را در ایجاد یک محیط آرام و راحت فراهم کنند. تفکیک ساعات استراحت، و در صورت امکان تفکیک محیطی خارج از اتاق کار افراد برای اینکار(حتی اختصاص آبدارخانه برای جوک گفتن، سیگار کشیدن و فحش دادن) به ایجاد این فرهنگ کمک مینماید که ساعات کاری برای کار و ساعات غیر کاری برای مسائل دیگر است.
به نکته دردناکی که باید اشاره کرد این است که در حالی که ما در مورد افزایش بهرهوری از طریق کنترل استفاده از اینترنت و تلفن همراه و … صحبت میکنیم، در سازمانهای دولتی ما نه تنها چنین موضوعاتی محلی از اِعراب ندارد، بلکه افرادی هستد که از دفتر کار سازمانی خود به عنوان دفتر معاملات ملکی و ماشین و …استفاده میکنند و در این سازمانها بهرهوری در حد بسیار پایینی میباشد. تا هنگامی که فرهنگ عمومی کشور، چنین معضلاتی داشته باشد، ایجاد فرهنگ کار مضاعف با دشواریهای زیادی روبرو خواهد بود.
ممنون از بابت لینکها.
یک سوالی برایم پیش آمد. آیا در قانون مدنی کشور ما چیزی در این باره آمده است؟
تا آنجا که من می دانم، قانون مدنی ایران در سال ۱۳۰۶ تصویب شده است ( اگر اشتباه می کنم اصلاح بفرمایید) بنابراین بعید می دانم که در مورد استفاده از موبایل در محل کار مطلبی داشته باشد!
مطلبتان را با دقت خواندم و به نظرم بهترین تصمیم ممکن را گرفتید ؛ البته جسارتا موارد زیر به نظرم رسید :
۱- کلمه محدودیت ؛ هر چقدر هم که با تفکر
و بررسی شرایط ایجاد و استفاده شود ؛ ناخوشایند است ! به نظر شما پیاده سازی یک سیستم مبتنی بر “دوست و رفاقت”و نه قانون صرف ؛ چهره بهتری ندارد ؟ منظورم اینست که بجای اینکه کارمندان را مجبور به استفاده یا عدم استفاده از چیزی بکنیم ؛ مجابشان کنیم و تصمیم رو به عهده خودشان بگذاریم . بعید می دانم در یک سیستم صحیح مدیریتی (که یقینا شما دارید) این روش جواب ندهد .
۲- اگر بنا باشد محدودیت را با قانون اجرا کنم ؛ ترجیح میدهم زمانی مشخص در روز را برای انجام کارهای شخصی (با یا بدون استفاده از منابع شرکت)در نظیر بگیرم . تایمی که همکارم در آن آزاد باشد هر کاری که دوست دارد انجام دهد ؛ الی کار شرکت
شاد باشید