|

عرض شود‌های پراکنده و نسبتا بی‌ربط!

عرض شود که:

مطلب نوشتنی زیادی دارم که در ذهن مرور می‌کنم:

  • چیزی که این روزها به آن رسیده‌ام، قانون اصل بقای مشکل است: “مشکلات یک شرکت هیچ گاه از بین نمی‌روند، بلکه از نوعی به نوع دیگر تبدیل می‌شوند”. حالا هم بهساد با مشکلات خاص خود روبرو است که باید حل شوند تا جا برای مشکلات آینده باز شود، مشکلاتی که شاید هم قابل پیش‌بینی نباشند و خیلی نتوان با آن‌ها برخورد پیشدستانه داشت. موضوع مهم شرکت‌داری همین است که باید از میان این مشکلات راه باز کرد و حرکت کرد به طرفِ و از ایستادن باز ماند. بر اساس نظر دوستان در نوشته بازخورد سعی می‌کنم که از شعاری نوشتن پرهیز کنم، اما پذیرش مشکلات آدم را صبور میکند، میتوان سر فرصت به حساب همه آنها رسید. دیگر بر آشفته نمیشوم، عجله نمیکنم. هر چند که شدید فکر میکنم، حرص نمیخورم. اینبار قصد دارم، به ایجاد ساختارهایی بپردازم که رفتار سیستماتیک بهساد بهتر شود. یکبار اقدام کردم، تغییرات خوبی ایجاد شد، مطالب زیادی یادگرفتم، اما به سرمنزل مقصود نرسیدیم. کوچکی ذهنها اجازه نداد. باز دوباره تلاش خواهم کرد.
  • خیلی جدی نیاز دارم که بدانم که جدا از غر زدنهای متداول که گریبانگیر همه افراد و شرکتها شدهاست، اوضاع و احوال شرکتهای نرمافزاری دیگر چطور است؟ اینکه همه غر میزنند دیگر تبدیل به عادت شده است (و چه عادت زشتی است این)، اما وقعا نمیدانم چه خبر است! یا اینکه واقعا خبری نیست و یا اینکه ما از وضعیت پروژههای نرمافزاری مملکت بیخبریم!

    در مورد ما وضعیت به این صورت است که مشتری کم و بیش وجود دارد، کار خیلی زیاد است، اما قیمتها به شدت پایین آمده است! (مطمئنم که یکی از دلایل یک رقمی شدن نرخ رشد تورم، همین قیمت نرمافزار است) یا اینکه بر سر رقم‌‌های بسیار جزئی چانه میزنند. همان رقم پایین هم دیر و بد پرداخت میشود. اما میتوان با تقویت ساختارهای مالی و اداری مطالبات معوق را کم کرد. بیگاری از بیکاری بهتر است.

  • خیلی ذهنم شلوغ است، درگیر ممیزی مالیاتی و ممیزی بیمه تامین اجتماعی هم هستیم. کوچکترین بیدقتی میلیونها تومان آب میخورد. همانطور که اشتباهات سالهای گذشته هزینههای زیادی را بر ما تحمیل کرد. مدیریت این دو سازمان در هر شرکت، خود یک شغل محسوب میشود. هفته بسیار شلوغ و پر ماموریتی در پیش دارم، با مشاغل مختلف از شرکت در جلسات تحلیل سیستم گرفته تا مسائل بازاریابی و مالی و اداری.
  • مطالب زیادی هم برای نوشتن در ذهن دارم، قصد دارم از نظراتم در مورد اعتماد در شرکت، تا جلوگیری از نظام کارمندی و یا بحث چگونگی استفاده از اینترنت و … . به مرور بنویسم، به نظر شما کدام موضوع بهتر است؟

۵ دیدگاه

  1. سلام
    از حال و روز شرکتها پرسیده بودید، اینجا در مشهد کار کمابیش هست و البته رقابیت بیشتر شده و قیمتها پایین آمده و پرداختها هم اکثرا طولانی تر شده …
    برنامه نویس هم کم شده ، در همین یک مورد باید بگم الحمدلله !

  2. سلام آقای آواژ
    وضع کمابیش در همه حوزه‌ها همین طور است؛ ما که کار مشاوره می‌کنیم هم همین مشکلات را داریم. در حوزه‌ی نرم‌افزار متأسفانه جدیدا کارفرماهای دولتی به شدت به مزایای خرید نرم‌افزار از خارج از شرکت (بخوانید رانت و مسافرت خارجی و …) علاقه‌مند شدند و عموما دیگه خریدن پکیج هم داره منسوخ می‌شه. به نظرم شرکت‌های نرم‌افزاری باید حتما در کنار هم برای این معضل یک فکری بکنند. مثال واضحش هم مناقصه نرم‌افزار جامع مالیاتی یا نرم‌افزار نظارت دیوان محاسباته که اسناد طوری تنظیم شدند که شرکت‌های ایرانی امتیاز نیاورند.
    در مورد این‌که چه بنویسد، شخصا از نکاتی که در مورد مدیریت شرکت و راه‌حل‌های مسائلی که پیش میاد می‌نویسید بسیار استفاده می‌کنم.
    موفق باشید و از نوشته‌های‌تان تشکر می‌کنم.

  3. @علی نعمتی شهاب: سلام، از نظر شما و حسن نظری که همیشه داشته اید سپاسگزارم. من فکر می کنم که اگر این ها بروند با خارجی ها کار کنند چندان هم بد نیست و در ارتقای فرهنگ آنها می تواند یک نموره تاثیر داشته باشد. نگرانی ام از این است که خارجی ها تا ناف سر اینها را کلاه بگذارند و یا اینکه اصلا تحویلشان نگیرند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *