این ذهن شلوغ
مطلب برای نوشتن زیاد در ذهنم پرسه میزند. روزگارم مانند آدم نشسته در قطار است که بعضی از اجسام و افراد در کنار او ثابت هستند و محیط به سرعت در حال حرکت و تغییر است.
بر خلاف اعتقادی که برای پاسخ دادن به نظرات روزنوشتها دارم، متاسفانه وقت و بیشتر از آن ذهن آزاد برای پاسخ دادن به دوستان خوبم پیدا نکردم که لازم است از همه آنها عذرخواهی کنم. بی شک یکی از مسائلی که در کنار مسائل دیگر به آن فکر میکنم همین مسئله شبکه مجازی همکاران بهساد است که باید در مورد آن هم کار کنم و هم مطلبی بنویسم.
بخش مهمی از دغدغه ذهنیام مربوط به خطای Asp.Net Session has expired که در برنامه استقرار یافته در سایت مشتری به وجود آمده و دوستان و همکاران خوبم مشغول رفع آن هستند. گرچه با ترفندهایی موضوع بهبود پیدا کردهاست اما هنوز به طور کامل حل نشده. فشار کاری برنامه بسیار بالاست و حالا در کنار اشکالات سختافزاری، ما هم با چنین خطایی روبرو میشویم. IIS را زیر و رو کردهایم و هنوز مشکل به طوری حل نشدهاست که خطایی دیگری بروز ندهد. مشکل از طراحی اولیه است و عدم پیشبینی بار بسیار بالا روی برنامه.
از طرف دیگر، پس از ارتقای سختافزاری شبکه، یک ارتقای اساسی در نرمافزارهای شبکه در نظر داریم که Domain Controller و Exchange Server و TFS و Project Server و Oracle و ISA Server را ارتقا دهیم. روش کار مبتنی بر Hypervisor است که پیادهسازی آن و چنگول کشیدنهایش نیز خالی از دردسر نیست.
تغییرات معماری داخلی بهساد هم که با شدت ادامه دارد. از به سرانجام رسیدن سیستم برقی مستقل برای کامپیوترها گرفته و ایجاد اتاق جدید تا برسد به راهاندازی طبقه اول که پس از دغدغههایی که برای تخلیه مستاجر محترم داشتیم، حالا به عنوان یک فضای بیش از حد روی دستمان مانده است. این وسط اگر چند تا مشکل تاسیساتی هم پیش بیاید (که آمده) دیگر چیزی برای مسائل ساختمانی کم نیست، مگر مسائل قانونی مربوط به شهرداری و تفکیک و حواشی آن و حساب و کتاب با شریک ساختمانی که خود یک پروژه تمام عیار محسوب میشود.
متاسفانه فتیله بازاریابی پایین است و چند قرارداد جدید منتظر آزمون تکنولوژیهایی هستند که قرار است در آینده نزدیک وارد حیطه کاری بهساد شوند. عملا بازاریابی تعطیل است!
اگر بشود همه مسائل بالا را فراموش کرد، به یقین دو سازمان امور مالیاتی و تامین اجتماعی، ممیزیها و بازرسیها و مطالبات خود را فراموش نمیکنند که باید نیمنگاهی نیز به آنها داشت. ضمن اینکه امور عادی مانند اخذ مفاصا حساب و ارسال لیست هم که طبق سیستم اداری انجام میشود و برای من مشغولیتی ایجاد نمیکند.
میرسد به مسائل کاری و برنامهریزی و کنترل تعهدات و رفع دغدغه همکاران و نگرانیهایی که گاه به درست و گاه به اشتباه برای آنها پیش میآید و باید برای آنها فکر و وقت گذاشت تا حل بشود و حل هم میشود.
همچنین نباید از وضعیت مطالبات شرکت و حوزه امور مالی و اداری و وضعیت نقدینگی و تعاملات با بانک و …. غافل شد.
اضافه میشود مطالبات و تعاملات با مشتریان که جز لاینفک کار هر شرکتی است.
برخی ذهن مشغولیهای شدید دیگر هم وجود دارد که فعلا بنا ندارم از آنها بگویم که مثنوی هفتاد من کاغذ میشود و البته جای آنها نیز در روزنوشتها نیست.
البته پر واضح است که انجام همه اینکارها در بهساد بر عهده من نیست، اما نمیتوان که متعهد بود و دغدغه مسائل یاد شده و بسیاری از مسائل دیگر را نداشت. نمیشود که قدم در راهی پر خطر گذاشت و منتظر حادثه نبود.
در میان این کارها گاه پیش میآید که بغض میکنم و آن زمانی است که (به اشتباه) فکر میکنم که از حرکت غافل شدهایم و به بحثهای بیارزش میپردازیم.
گاه برایم پیش میآید که خسته میشوم. گرچه برای من خستگی عمدتا به صورت فیزیکی است، اما گاه تنبلم میکند و حواسپرت و بازیگوش
و پر بیره نخواهد بود که بگویم گاهی مسیر را گم میکنم و آنوقت این تفکرات در خلوت و مطالعه فلسفه وجودی است که من را به مسیر اصلی باز میگرداند.
امشب بار دیگر به صفحه درباره ما بهساد نگاه کردم. و به دوباره باز یادآوری این موضوع مهم پرداختم که فلسفه وجودی ما ایجاد ارزش از راه تغییر میباشد. به عنوان اولین و مهمترین قدم، تغییر از خود شروع میشود و تغییرات در محیط پیرامون و دیگران نتیجه تغییر ما میباشد. تغییر، لزوما یک تصمیم کبری (به معنی بزرگ) برای دگردیسی نهادی (Big Bang) نیست. بلکه اندیشه و کار تدریجی پیوسته در مورد هر یک از کارهای روزمره، میتواند حرکتی باشد در جهت تغییر. این حرکت در ذات خود تلاش است و به یقین انسان چیزی نیست، مگر تلاش و این تلاش وقتی که به عنصر آگاهی آذینبسته میشود، میتواند مبدا ایجاد ارزشی شگرف در خود و دیگران شود. بهبود تدریجی یک ابزار مناسب برای تغییر است.
این چنین است که روزگارم مانند آدم نشسته در قطار است که بعضی از اجسام و افراد در کنار او ثابت هستند و محیط به سرعت در حال حرکت و تغییر است. مهم این است که حرکت میکنیم به طرفِ و جدا میشویم از آسودن
آبی که برآسود زمینش بخورد زود
دریا شود آن رود که پیوسته روان است.
سشن asp.net رو میتونید داخل دیتابیس sql server هم ذخیره و بازیابی کنید.
http://support.microsoft.com/kb/317604
همچنین در دات نت ۴ امکان فشرده سازی آن هم هست:
http://weblogs.asp.net/dotnetstories/archive/2010/03/22/compress-session-state-in-asp-net-4-0.aspx
سلام ، از محبت شما ممنون هستم. راه حل SQL Server را امتحان کردیم. اما مشکل اینجا بود که متغیرها Serialized نشده بودند. وقتی که متغیرها را Serialized کردیم. برای یکی دوتا از کلاسها مشکل به وجود آمد و نهایتا سیستم مدیریت خطا دچار مشکل شد.
در مورد دات نت ۴ هم ممنون از راهنمایی شما. باید امتحان کنیم. یادم نیست که چرا وقتی پروژه را روی دات نت چهار بردیم کجا خطا می داد، اما چندان هم بی مشکل نبود به نظرم.