لحظه لحظه، رو به حل مشکلات
رسما هر Error و Bug حل نشدنی که مردم دنیا در اینترنت از آن شکایت میکنند و حل نشده است، این چند روز به سراغ ما آمده است. آنهم برای سیستمی که پس از چند ماه جنگ تمام عیار با مقاومت سازمانی، تازه جا افتاده است و حالا کاربران میگویند که ما قبول داریم که با سیستم کار کنیم، فقط کاری کنید که سیستم دچار قطعی نشود و کار ما زمین نماند. جالب اینجاست که از قطعی کابل شبکه در یک مکان دور از دسترس گرفته تا Bug یک در میلیون سیستم عامل تا خطاهای برنامهنویسی همه و همه خواب راحت را از ما گرفتهاند. در این راستا تاکنون مشکلات زیادی را حل کردهایم و به نظر میرسد با Tune پایگاه داده و نصب آن بر روی سیستم عامل Linux و یک Server جدید، اجزای مختلف سیستم به خوبی ایزوله شدهاند و در فرآیندی بهتر و راحتتر میتوان پی به مشکلات برد. دیروز صبح سیستم رفتار جدیدی از خود بروز میداد و تقریبا پس از دو دقیقه به هر کاربری که وارد سیستم میشد لگد میزد. نصف روزی طول کشید که با مطالعه و سعی و خطا و تنظیماتی که خیلی هم ربطی به سیستم نداشت، دست از لجبازی برداشت. وضعیت بهتر شده اما هنوز هم وقتی خیلی اذیتش میکنیم، چنگول به صورت کاربر میکشد. سیستم بزرگ است و معمولا وقتی که تصمیم میگیریم که Config را بهتر کنیم، مشکلات (البته به صورت مقطعی) به سراغمان میآید. سرعت سیستم افزایش بسیار قابل توجهی داشته ولی با این حال گاه رفتار عجیبی! از خود بروز میدهد.
شرایط این روزها، سالهای دهه شصت و بمبارانها و موشکباران ها را به یادم میآورد که هم استرس بود و هم دوستی، هم دعوا بود و هم مهربانی. به راستی در یک شرایط فوقالعاده جنگی به سر میبریم.
حالا با سختافزاریها و مدیران شبکه هم رابطه بهتری پیدا کردهایم و آن توپ به زمین هم انداختنها، بیشتر به همکاریهایی تبدیل شده است که این وضعیت اضطراری را به یک وضعیت عادی تبدیل کند. مدیر ارشد پروژه کارفرما رسما تهدید کرده که کاری به سختافزاری و نرمافزاری و پیمانکار و کارفرما ندارد و همه را از پنجره آویزان خواهد کرد. این یک برخورد حرفهای میباشد که همه حساب کار دستشان بیاید و از فرافکنی پرهیز کنند. حساب اعتبار همه ما میباشد و رفع نگرانی از کارفرمایی که در صدد اجرای بزرگترین پروژه نرمافزاری خود است. اینگونه زندگی کردن را دوست دارم. روزهایی که ثانیهها ارزشی همسنگ اعتبار دارند و تلاش واژه واژه سطرهای زندگیاست. تلاشی برای زندگی بهتر سازمانها.
ما زنده به آنیم که آرام نگیریم
موجیم که آسودگی ما عدم ماست