منشی و خانم امانی
آن اوایل که بهساد به دنیا آمده بود ، به دو شغل در شرکت هیچ اعتقادی نداشتم ، اول منشی بود.، در مورد منشی ، کمی که تلفن ها زیاد شد ، به این نتیجه رسیدیم که نیاز به منشی داریم ، بعد پیگیری ها که زیاد تر شد ، نیاز به منشی یک ضرورت شد، از یکی از اقوام خواستم که فرد مطمئنی را معرفی کند و ایشان هم فرد مطمئنی را از اقوامشان با تحصیلات لیسانس معرفی کرد.
البته اطمینان من به این موضوع واقعا وقتی جلب شد که ایشان توانایی ندارند و بعد از مدتی هم با گریه و زاری ایشان از شرکت ما بیرون رفتند
یک ماهی گذشت که این بار یک نفر دیگر که البته هنوز هم دیپلم نگرفته بودند ( دانش آموز بودند ) ، از طریق همان اقوام آمدند. چون دیپلم حسابداری داشتند ، کم کم ، کارهای مالی را که چندان هم آن سال زیاد نبود به ایشان سپردیم ، بعد از مدت یکسال و نیم ما احتیاج به یک واحد پشتیبانی داشتیم و مسئولیت واحد پشتیبانی شرکت با همان خانم شده بود.
به مناسبت های مختلف ، افراد مختلفی را هم به مجموعه پشتیبانی اضافه کردیم. اما روز به روز به توانایی های دوست مورد صحبت ما اضافه می شد.
خانم امانی را می گویم که با انگیزه و پشتکار بالا سهم زیادی در تعامل ما با مشتریان دارند ، خیلی از ذیحساب ها هم که اصلا وقتی من به آنها مراجعه می کنم می گویند ، برو بگو خانم امانی بیاید.
خوشبختانه خانم امانی امثال دانشگاه قبول شد و می تواند با ترکیب تجربه دو و نیم سال کار و تئوریهای دانشگاهی سهم بیشتری در رشد و پیشرفت خود و بهساد داشته باشند. برای ایشان و همکاران دیگر در بخش پشتیبانی آرزوی موفقیت دارم.