کاربرد اینترنت در سازمانهای مرتبط با فناوری اطلاعات
شاید به کاربردن چنین عنوانی در نگاه اول کمی تعجب برانگیز باشد، چرا که باور عمومی بر این است که امروزه اینترنت جز لاینفک هر شرکت فناوری اطلاعات محسوب میشود. اما من بر اساس تجربیات بهسادی ( که لزوما شمول آن به بقیه شرکتها میتواند صحیح نباشد) اعتقاد دارم که وجود اینترنت در کنار مزایای خاص خود که آنها را برخواهم شمرد، معایب بسیاری نیز دارد که باید آنها را مهار نمود. چندی پیش نیز با امیر مهرانی در مورد کنترل دسترسی به اینترنت در محیط شرکت صحبت میکردیم و خود ایشان نیز چندی به طور خاص در موردشبکههای اجتماعی به این موضوع پرداخته است. بنا بر قولی که به
آقای مهرانی مبنی بر نوشتن در این مورد داده بودم، سعی میکنم که خیلی خلاصه به بیان مزایا و معایب بپردازم و تفصیل را در نتیجهگیری انجام دهم. و امیدوارم که موضوع از طرف سایر دوستان مورد نقد و بررسی و تکمیل قرار گیرد.
-
مزایای اینترنت در یک شرکت فناوری اطلاعات:
-
دسترسی به منابع بی شمار علمی و تخصصی و رفع اشکالات برنامهنویسی و سایر مسائل
-
دسترسی به اطلاعات تجاری رقبا و مشتریان
-
بهرهگیری از شبکههای اجتماعی برای گسترش ارتباطات و به اشتراک گذاشتن تجربیات و بهرهگیری از دانش صریح و ضمنی دیگران
-
ارتباط سریع و آسان با مشتریان و سایر افراد ( از طریق ایمیل و سرویسهای Online )
-
تسهیل امور پشتیبانی نرمافزار به ویژه با استفاده از سیستمهای Remote Desktop
-
-
معایب و خطرات وجود اینترنت
-
اتلاف وقت و بازیگوشی کارکنان با مراجعه به سایتهای خبری، اجتماعی، سیاسی و …گودر و ایمیلهای شخصی و فلهای و …
-
استفاده از اینترنت به عنوان ابزار سطحینگری ( قبلا در این مورد اینجا نوشتهام)
-
آلودگی به ویروس و تروجان و هکر و هر چیز مشابه
-
انتقال سورس و مستندات محرمانه شرکت
-
بروز انواع اعتیاد از جمله اعتیاد به دانلود ebook و نرمافزار به مصداق ضربالمثل ” دانلود کردن چه آسان، کتاب خواندن چه مشکل”
-
مصرف پهنای باند شرکت جهت دانلود انواع آهنگ و فیلم و …
-
رواج انواع و اقسام برنامههاو Toolbars غیر ضروری و حتی فــــی.ل.تــر شــ.ک.ن به منظور دور زدن محدودیتهای مخابرات و داخل سازمان
-
بروز مسائل مربوط به کنترل پهنای باند و کنترل کاربران و تنشها و بروز بیاعتمادی ویا حتی دخالت در امور شخصی افراد.
در این مورد لازم است توضیح دهم که وجود ISA Server و Log نمودن اطلاعات بازدیدهای اینترنتی در هنگام ورود هر یک از افراد بهسادی به اطلاع آنها رسانده میشود. به طور مشخص من به هر نفر در بدو ورود میگویم که: ” من صلاحیت تعیین بد بودن و یا خوب بودن هیچ سایتی را از نظر اخلاقی ندارم، اما اگر فکر میکنی که من نباید متوجه شوم که به کدام سایت رفتهای، اصلا به آن سایت نرو!”
-
-
چه باید کرد:
با توجه به موارد یادشده به نظر میرسد که معایب وجود اینترنت در یک سازمان فناوری اطلاعات از مزایای آن بیشتر است. ضمن اینکه حذف اینترنت از محیط کار غیر ممکن است. بنابراین میتوان یکی ( یا ترکیبی ) از راهحلهای زیر را برای کاهش معایب انتخاب کرد.
-
اختصاص شبکه (کامپیوتر) مستقل برای اینترنت. این شبکه محدود و مستقل از شبکه کاری شرکت میباشد و میتواند با استفاده از Interface های مختلف با شبکه کاری شرکت ارتباط داشته باشد. این راه حل مستلزم افزایش هزینهها است، اما به اعتقاد من بهترین راهکار کنترل استفاده از اینترنت میباشد که هم اکنون در شرکت هپکو
(ازمشتریان بهساد) از آن استفاده میشود.
-
استفاده از سیستمهای محدودیت زمان و حجم و ترافیک. در این صورت میتوان کاربران را گروهبندی نمود و بر اساس نیاز هر یک، زمان و حجم و ترافیک خاصی را به آنها اختصاص داد. در حال حاضر برای به کارگیری این راهکار در بهساد از (Bandwidth Splitter) استفاده میکنیم.
-
استفاده از سیستمهای کنترل دسترسی بر اساس گروهبندی محتوی سایتها، بهطوریکه از دسترسی به سایتهای غیر مرتبط با موضوعات کاری جلوگیری شود. خوشبختانه؟! در این زمینه مخابرات کار ما را ساده کرده است. اما برای محدود کردن بیشتر دسترسی به سایر سایتها از نرمافزار GFI استفاده میکنیم که البته بی اشتباه هم نیست.
-
استفاده از سیستم ثبت بازدیدهاو اعلام آن به کاربران، که با این روش کاربران برای حفظ حریم خصوصی خود، ترجیح میدهند از برخی سایتها بازدید نکنند. ترکیب ISA Server و GFI WebMonitor در این زمینه بسیار کار آمد است.
-
در نهایت شاید همکاران بهسادی من از اعمال محدودیتها راضینباشند، اما باور دارم و به تجربه اثبات شده است با اعمال محدودیتهایی این چنین، افزایش راندمان کاری بیشتر و بهرهوری بالاتری را به دست آوردهایم.
گزارشهایی که من در بلاگ گذاشته بودم هم نشان دهنده همین موضوع بود که محدودیت دسترسی به سایتهای اجتماعی بازدهی را بالا برده.
از طرفی یک پدیده جالب هم وجود داره و اینه که همین ایمیلهای انبوه به ایمیل داخلی شرکتها هم راه پیدا می کنه. یعنی همان مسئله ای که با ایمیلهای عمومی وجود دارد هم می تواند درون شرکت تکرار شود.
آیا این نوع محدودیتها سرمایهی اجتماعی شرکت و اعتماد بین کارکنان و مدیران را مخدوش نمیکند؟
همانطور که در جملات آخر هم گفتم، ممکن است کمی موجب نارضایتی شود. اما اثرات مثبت آن به مراتب بیشتر است.
با این که به عنوان یک کارمند، محدودیت اینترنت در جاهای مختلفی که کار کردهام باعث شده خیلی ناراحت و عصبانی شوم ولی متاسفانه باید اعتراف کنم که اینترنت لخت و عریان (بدون کنترل پهنای باند و بدون فیلتر بعضی سایتهای وقت خور مثل فیس بوک، تابناک و…) برای کارایی کلی شرکتها مضر است و باید محدودیتهایی اقلاً در حد مصرف پهنای باند اعمال شود.