رفتار حرفه ای
از آخرین باری که نوشتهام مدت زمان زیادی میگذرد، حالا که وقت هست و سال نو شده فرصتی است برای کمی صحبت.
معمولاعرف و عادت سال نو این است که گذری بر سال رفته داشته باشیم در سالی که گذشت حسن همیشگی بهساد شامل حال بنده هم شد، چیزهای زیادی یاد گرفتم البته می دانم که راه دراز است و جا برای یادگیری فراوان- تغیرات شخصیتی که محیط کاری برای من به ارمغان آورد، اینکه همیشه کار در دست انجام به بهترین وجه ممکن انجام شود، دقت بالا، پیگیر و مصر بودن و … همه بر زندگی شخصیم تاثیر فراوانی گذاشت حالا برای یک خرید کوچک هم که شده مو را از ماست می کشم بیرون و اکثر اوقات فروشنده بیچاره را با سوالاتم کلافه می کنم این احوالات قبل از هر چیز به نفعم بود، اما رفته رفته به این نتیجه رسیدم بیشتر مواقع هیچ یک از قوانینی که به شدت به آنها پایبندم رعایت نمیشود چه موقع خرید به عنوان یک مشتری چه در مواقعی که با سایر شرکتها در ارتباط بودم، به عنوان مثال در غالب اوقات فروشنده ها میگفتند مگر چه می خواهم بخرم که اینقدر سوال می پرسم و بررسی می کنم یا مگر قیمت این کالا چه قدر است که … در این مدت کمتر جایی را دیدهام که خود را متعهد به انجام و رعایت رفتار حرفهای به این شکلش بداند البته سالهاست دنیا آن را به اجرا درآورده و ما هنوز اندر خم یک کوچه اش باقی مانده ایم، چند وقت پیش خانمی با من تماس گرفت و اطلاعاتی در رابطه با شرکت خواست وقتی طبق اصول کاری شروع به سوال پرسیدن از ایشان کردم که لطفا خودتان را معرفی کنید، از کجا تماس می گیرید، به چه منظور این اطلاعات را لازم دارید فکر می کنید ایشان چه عکس العملی نشان دادند؟ با عصبایت به من گفتند که وقت ندارند جواب سوالاتم را بدهند، هدف من شناخت مشتری، دادن اطلاعات متناسب با نیاز او و ارائه خدمات بهتر بود منتها ایشان آن را نوعی توهین تلقی کردند. بنابراین بد نیست همه مان به این نکات ساده و در عین حال مهم بیشتر توجه کنیم تا تفاوتمان با آن از ما بهترانی که همیشه یاد می کنیم و از کیفیت کالا و خدماتشان سخن به میان می آوریم به حداقل ممکن برسد و در این زمینه خود پیشرو و سردمدار باشیم.
به این امید سال نو مبارک
به نظر من نباید به رفتار حرفهای به این صورت نگاه کرد. مثلاً وقتی میخواهید به مشتری پاسخ بدهید باید واکنش و احساسات طرف و فرهنگ رایج در جامعه را در نظر بگیرید. هر رفتاری که خارجیها میکنند لزومی ندارد ما هم انجام دهیم. مهم این است که مشتری راضی باشد. گاهی یک نفر زنگ میزند اطلاعات سریع میخواهد و دوست هم ندارد از خودش اطلاعات بدهد، به نظرم شما باید به او حق بدهید (مگر این که نگران تخلیه اطلاعاتی توسط رقبای بهساد باشید! که موضوع دیگری است).
البته نگرانی از تخلیه اطلاعاتی همواره وجود دارد. چنانکه ما نیز به تخلیه اطلاعاتی رقبا میپردازیم. اما برخورد حرفهای با مشتری لزوما یک الگوگیری از شرکتهای خارج نیست. یک نیاز است که باید در مورد آن هر چه بیشتر فرهنگسازی شود.
منظورم این است که وقتی «رفتار حرفهای» منجر به آزردگی مشتری بشود دیگر رفتار «حرفهای» نیست.
سلام.همکلاسی عزیز ضمن تبریک سال نو ،این روزها فرصتی شده تا دوستان قدیمی را بیابم. واز اینکه شما را موفق می بینم خوشحالم.برایتان آرزوی بهروزی و سربلندی دارم. …