اینترنت، مرجع یا ابزار سطحی نگری؟

۱۴-۱۵ سال پیش عادت داشتیم که اگر می‌خواستیم نرم‌افزار جدیدی را یاد بگیریم، کتابهایی که اغلب نایاب بودند و عنوان The Complete Reference داشتند را با هزار مکافات تهیه می‌کردیم و پس از مطالعه با ترس و لرز سراغ نرم‌افزار می‌رفتیم. این روزگار خوش‌مان بود. سال ۷۵ قرار بود که پروژه فارغ‌التحصیلی را روی نرم‌افزار Access 2.0 پیاده‌سازی کنم. آن موقع Access روی کامپیوترهایی که ۴ Mb رم داشتند بالا نمی‌آمد و من مجبور شدم که برای اضافه کردن ۴ Mb RAM بیشتر، ۶۰ هزار تومان پرداخت کنم.( توجه کنید که کل کمک هزینه دانشجویی من در آن سال‌ها ترمی ۳ هزار تومان بود و مبلغ کار دانشجویی ساعتی ۲۰ تومان!) اما مشکل اصلی پیداکردن منابع برای یادگیری Access بود. یک Database نمونه به نام Northwind و دیگری که اسمش را به یاد نمی‌آورم و به همراه Help نرم‌افزار تنها مراجع یادگیری من بودند. نه فرد دیگری در دوران Foxpro زدگی در دانشگاه می‌توانست به من کمک کند و نه کتاب و مرجع دیگری وجود داشت و البته نه اینترنت.

یادم هست دوستی داشتم به نام مسعود شکوهی ( که الآن هیچ خبری از او ندارم) او هم قبل از من با بانک اطلاعاتی Paradox شروع کرده بود و نیمه کار گیر کرده بود و مجبور شده بود از اصفهان به تهران ( آن‌هم با آن اتوبوس‌های لگن آن موقع‌‌ها) بیاید تا از یک نفر که شنیده بود Paradox کار کرده رفع اشکال نماید. مسعود خیلی شدید به من توصیه می‌کرد که در دام تکنولوژی! Access نیفتم و با همان FoxPro پروژه را انجام دهم.

سرانجام داستان تا صبح بیدار نشستن‌های من شروع شد و پروژه را به عنوان اولین پروژه تحت windows دانشگاه انجام دادم. تعمیق در نرم‌افزار و مطالعه جدی آن باعث شد که تا سالها مشکل چندانی نداشته باشم و به تعبیر طنز دوستان درآمد من آن سالها از Access بیشتر از خود Microsoft بود.

اما این روزها با وجود اینترنت بسیاری از افراد ترجیح می‌دهند که راه حل مشکلات شان را در Forum ها و سایت‌ها و وبلاگ ‌ها به صورت فوری پیدا کنند. با اذعان به کاربردهای خوب این قبیل سایت‌ها باید بگویم که متاسفانه کارکرد منفی سطحی گرایی نیز برای آنها متصور است. برنامه‌نویسی که یک مشکل را با اجرای یک Command و یا یک Patch حل می‌کند نمی‌تواند به اعماق فنی عوامل بروز مشکل دست پیدا کند. باور عمیق دارم که کارشناسان حوزه نرم‌افزار باید پیش از مراجعه به سایت‌هایی این‌چنین برای رفع مشکلاتشان وقت بیشتری صرف کنند و کتاب بخوانند. چیزی که این روزها به مراتب کمتر از سالیان پیش است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *