این روزها
عرض شود که:
تمام هفته گذشته را تهران بودم، سه روز در کنفرانس مدیریت
و دو روز هم به دنبال کارهای مشتریان
کنفرانس مدیریت علیرغم کاستیهایی که داشت، برای من که همواره درگیر امور اجرایی هستم، یک فرصت بینظیر برای تفکر محسوب میشد. به خصوص اینکه بعضی از مباحث متناسب با معضلات و مشکلات مبتلابه بهساد بود.. چیزی که اینروزها دغدغه فکری من است و در کنفرانس هم مشهود بود، افزایش سطحینگری و کاهش عمق فکری مباحث بود. اینکه شخصی با خواندن ۲ کتاب و بدون تجربه عملی احساس کند که میتواند در مورد آن موضوع کارگاه آموزشی برگزار نماید، موضوعی است که باید در مورد آن از حساسیت بیشتری برخوردار بود. البته این وضعیت هماکنون در مورد تالیف و ترجمه هم به وجود آمده و این است که این روزها کم یافت میشود موضوعاتی عمیق به زبان فارسی و در پیرامون ما برای خواندن و شنیدن که مخاطب را به تفکر جدی وادارد.
بیانصافی خواهد بود که از مطالب خوب کنفرانس نیز یادی نشود و از زحمات دوستان خوبم در گروه پژوهشی صنعتی آریانا که به یقین زحمات بسیار زیادی در برگزاری کنفرانس متحمل شدهاند سپاسگزاری نشود.
حدودا بعد از ۹ ماه در مورد تحویل یکی از پروژهها در حال به نتیجه رسیدن هستیم. نه اینکه ۹ ماه به اصلاح و تعدیل و بحث کارشناسی در مورد گزارش بپردازیم، این مدت کاملا صرف امور اداری! تشکیل جلسات، تغییر مدیران و مشاوران و پیچ و خم بروکراسی شدهاست. موضوعی که باید در برآورد هزینههای یک پروژه دیده شود و معمولا دیده نمیشود و پیمانکار را دچار چالش مینماید.
در مورد پروژه نابسامان مشکلات همچنان ادامه دارد. گرچه با تعویض مدیر پروژه کارفرما برخی از مشکلات کاهش یافتهاست، اما هنوز هم معضلاتی مانند مقاومت شدید سازمانی در مقابل سیستم. توقعات خارج از قرارداد و مهمتر از همه پرداختهای مالی بسیار نابهنجار و عملا مسدود. موفقیت پروژه را به شدت مورد تاثیر قرارداده است.
این سه روز تعطیلات را به طور نسبی استراحت کردهام. فردا کار به طور جدی شروع میشود، هفته بسیار شلوغ و فشردهای خواهم داشت. گرچه استراحت انجام شده مطبوع بود، اما از اینکه به برخی کارهای معوقه نپرداختم پشیمانم. خدایا به ما مدیریت زمان بیاموز!
آمین از ته قلب برای خط آخر.