Management is a JOB
استادی داشتیم که همیشه تاکید داشت Management is a Job. برای من که از دنیای کارشناسی وارد دنیای مدیریت شدهام زمانی یک کار، شغل محسوب میشود که با تکیه بر توانمندیهای شناخته شده انجام شود. من بسیاری از مدیران را افرادی بیکار و کم سطح میدانم که شغل مهمی به نام پیگیری دارند و به شدت واهمه دارم که خودم تبدیل به چنین مدیری بشوم. در واقع داشتن دانش صریح (explicit) را دردرک یک توانمندی شرط لازم و دانش ضمنی (implicit) را برای به کارگیری آن شرط کافی میدانم. چهار سال پیش که توانمندیهای خود را مرور میکردم، دستاوردهای فنی بیشتر برای من قابل یادآوری بود و حالا که بیشتر در زمینههای مدیریتی فعال هستم شدیدا احساس نیاز به مطالعه و کسب دانش دارم. مدیریت یک شغل است که فقط با کار زیاد و یا تکیه بر مهارتهای عمومی مانند پیگیری، هماهنگی، رفع تعارضات و کنترل به دست نمیآید. من باور دارم که مهمترین وظیفه یک مدیر توسعه ظرفیت مدیریت است که خود زمینه رشد شرکت را به وجود میآورد.
در اینجا لازم است که بگویم اگر بحرانهای کاری در سطح کشور وجود نداشت، شاید به این سادگی من و امثال من پی به ضعفهای خود نمیبردیم. باید تهدیدات موجود را فرصتی برای توسعه ظرفیتهای خود قرار دهیم.