یک پروژه نابسامان

عرض شود که:

رسما در یکی از پروژه‌ها که به دلیل اشتباه بارز من آن را بسیار ارزان گرفته‌ایم. با یک ناظر عجیب و غریب روبرو شده‌ایم که دوست ندارم بگویم در طبقه‌بندی من از ناظرین در کدام گروه قرار می‌گیرد. از طرف دیگر در این سازمان مدیران مختلف به طور کامل به صورت ملوک‌الطوایفی عمل می‌کنند و برای ضربه‌زدن به یکدیگر حاضرند سیستم و پیمانکار را قربانی کنند. مشکل دیگر این است که فرآیندهای سازمانی که سیستم باید بر اساس آنها شکل بگیرد هنوز کامل مشخص نشده و بنابراین پس از ساخت هر مرحله از سیستم کاربران تازه متوجه میشوند که چه را باید بخواهند و چه را نخواهند. بر این اساس است که همان تحلیل نیمبندی را هم که انجام دادیم، در این مرحله استقرار زیاد به کارمان نمیآید. بی اغراق برخی از بخشهای سیستم را تاکنون سه بار ساختهایم و هر بار با نیازهای جدید و گاه متناقضی از سوی کاربران روبرو هستیم.

شبکه سازمان و زیرساختهای فناوری آن دارای مشکلات جدی هستند. نظام مالی کندی دارند که روال پرداخت یک صورتوضعیت بیش از ۴۵ روز در آن طول میکشد.

من بابت اشتباهات خودم در عقد این قرارداد از کلیه همکاران بهساد که به نحوی با دردسرهای آن روبرو هستند جدا عذرخواهی میکنم. این پروژه انرژی و انگیزه و وقت زیادی را از من و همکارانم گرفته و واقعا نمیدانم با ادامه آن چه کنم. اگر ناظر زیادی ادعای فضل نکند بخش عمدهای از مشکلات را با صبوری و تحمل حل خواهیم کرد. ضرر مالی نیز که گریز ناپذیر است امیدوارم امکان جبران آن در سایر مراحل پروژه تا حدی هر چند اندک وجود داشته باشد.


 

یک دیدگاه

  1. همانطور که می دانید مهم ترین مسأله در مدیریت نیازمندی های یک سیستم نرم افزاری، این است که نیازمندی ها دائماً در حال تغییر بوده و موجودیتی پویا می باشند. بنابراین، باید انتظار داشته باشیم که در طول عمر یک پروژه نرم افزاری، شاهد تغییرات وسیعی در نیازمندی ها باشیم. علاوه بر این، شناسایی نیازمندی های واقعی سیستم، یک فرایند مستمر می باشد. به جز در پروژه های تولید سیستم های بسیار خاص که بارها و بارها نمونه مشابه شان تولید شده است، نیازمندی های یک سیستم را نمی توان قبل از شرو ع فرایند تولید و اقدام به پیاده سازی آن، به طور کامل و جامع بیان نمود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *