بی سوادی دولتی در فناوری اطلاعات
عرض شود که :
دوست جدید اینترنتی من آقای کاوه یزدینژاد از بیسوادی برخی مدیران دولتی نوشته، داغ دلمان تازه شد. من هم به واسطه کارم زیاد از این مباحث دیدهام که قبلا یک بار در مورد آن نوشته بودم. بد نیست از تجربیات همین یک ماه اخیر بنویسم:
- به یکی از سازمانهای اراکی پیشنهاد انجام یک پروژه بسیار سبک را داده بودیم. واقعیت این است که بیشتر حالت این را داشت که میخواستیم بعد از مدتی یک پروژه هم در اراک داشته باشیم و قیمت را بسیار پایین اعلام کرده بودیم. من را به یک جلسه فنی! دعوت کردند. سئوال پرسیدند که قیمتی که پیشنهاد دادهاید مربوط به نرمافزار است و یا پول Server و اینترنت را هم حساب کردهاید!؟
- در تهران در یکی از سازمانهای دولتی سیستم مدیریت پروژه بهساد را ارائه میدادم. مدیرکل مربوطه در جلسه دمو با حضور تمام کارشناسان گفت: سیستم شما بسیار خوب است. فقط اشکال آن اینست که اطلاعات ثبت شده در آن با اطلاعات ما تطابق ندارد! نیاز به Customize دارد! کارشناسان همه حرف مدیر را تایید کردند. در ضمن گفتند که پول Customize را هم جدا خواهند داد.
- دوستی زنگ زد و گفت سازمان …سیستم اطلاعاتی میخواهند. به او گفتم فکر نمیکنم که از IT سر دربیاورند و از او خواستم که از احوالات آنها برایم توضیح دهد. این دوست ما گفت که خودشان را خیلی سطح بالا فرض کردهاند. میگفت که کارشناس IT آن سازمان گفته است که سایت اینترنت آنها را شرکت… طراحی کرده است و در جواب دوست من که به او گفته بود شما که سایت ندارید. آن شرکت هم فقط یک ISP است که پهنای باند شما را تامین میکند پاسخ داده بود که شما نمیفهمید، ما اینترنتمان را از Google میگیریم!
شاید این مطالب کمی طنز آمیز نیز باشد و قابل فراموشی اما هیچگاه بیسوادی مدیرکل…. وزارت…. از خاطرم نمیرود. در جلسهای که برای انتخاب یک سیستم شرکت کرده بودم، تمام تلاش خود را برای ارائه دانش و تسلط خود بر سیستم به کار بردم و نهایتا سیستم دیگری که بسیار ابتدایی تر از کار ما بود انتخاب شد. مدیرعامل شرکت انتخاب شده به من گفت، فلانی درست است که سیستم تو خیلی بهتر از سیستم ما بود و درست است که اطلاعات خوبی ارائه کردی، اما باید یاد بگیری با زبان بیسوادی اینها صحبت کنی.
شاید برای مواردی این چنین است که وقتی از قصد خود برای تاسیس شرکت فناوری اطلاعات به یکی از پیران این صنعت گفتم، من را نصیحت کرد که “جوان برو به فکر یک شغل آبرومند باش”
من هم با اجازه چند تا بگویم:
۱- یک ادارهای در شهرستان فلان به شرکت ما سفارش نرم افزار تحت وب داده بود. بعد از نصب روی یکی از سرورهایشان کلی دعوا شد که چرا ما نمیتوانیم آن را از طریق اینترنت ببینیم! سرور آنها local خودشان بود و تصور آنها از تحت وب همان تحت اینترنت بود!
۲- مدیر فنی یکی از مراکز مهم دولتی مدام از uv حرف میزد و ما نمیدانستیم او چه میگفت تا اینکه فهمیدیم منظورشان UI است!
۳- مدیر یک پروژه شبکهای که میل سرورشان در اتصال SMTP ایراد داشت به ما گفت که میل سرور آنها ایراد ندارد و از سراسر دنیا به آن وصل میشوند. در حالی که SMTP فقط ارتباط مشتریهای آنها با میل سرور را تشکیل میداد و ارتباط بقیه آنها با این میل سرور از طریق پروتکلهای مربوطه در MTA برقرار میشد!
به کجای این شب تیره بیاویزم قبای ژنده خویش را. داغ دلم را تازه کردی