مهندسی نرمافزار – مهندسی صنایع
عرض شود که:
تا چند سال پیش درک من این بود که بهساد از نظر توانایی تحلیل سیستم در سطح بسیار خوب، از نظر تسلط بر مفاهیم طراحی و پیادهسازی پایگاههای اطلاعاتی در سطح خوب و از نظر توانمندی تکنولوژیک در حد متوسط (ولی قابل قبولی) قرارداد.پیش از آن یکی از مسائلی را که همواره با دکتر طرح میکردم این بود که بهساد، عملا یک شرکت مهندسی صنایع میباشد که در حوزه فناوری اطلاعات فعال است. ایرادی ناگریز بود، هم مهندسین صنایع معمولا پا در هر کفشی میکنند و هم اینکه دانشآموخته بومی نرمافزار هم به ندرت پیدا میشد. در همان سالها درصدد بهبود این مشکل برآمدیم و خوشبختانه با همکاری دوستان مستعد و علاقمند الآن میتوانم با افتخار بگویم که از نظر تسلط به فناوری توسعه نرمافزار در جایگاه بسیار خوبی قرارداریم و به جرات میتوان گفت که بهساد از این نظر یکی از شرکتهای برتر (و البته تا حدی گمنام) کشور محسوب میشود. این روزها از تکنولوژی به کارگرفته شده در پروژههای شرکت احساس غرور میکنم و از همکاران خوبم برای این پیشرفت نهایت تشکر را دارم. اما موضوع مهمتر این است که هنوز از نظر متدولوژیک و مدیریت پروژه تولید نرمافزار دارای اشکالاتی هستیم. متاسفانه رعایت زمانبندی در پروژهها، اگر رعایت شود(که تاحدی هم رعایت میشود) بر اساس اهتمام فردی و نه بر پایه متدولوژی مدیریت پروژه صورت میگیرد. از نظر تحلیل سیستم نقاط قابل بهبود زیادی وجود دارد و اعتراف میکنم که در یکی دو سال گذشته حوزه مهندسی صنایع بهساد نه تنها پا به پای حوزه مهندسی نرمافزار رشد نکرده که اگر این روال ادامه پیدا کند از آن عقب خواهد افتاد. معتقدم که برنامهریزی منابع انسانی بهساد باید از شتاب و جدیت بیشتری برای بهبود این وضعیت صورت گیرد.
اگر فضولی نباشد خیلی دوست دارم بدانم این «تکنولوژی به کارگرفته شده در پروژههای شرکت» چیست و معیار یک شرکت خارج از تهران برای این موضوع چه میباشد.