پذیرش کار، بی تجربگی و گسترش بازار به هر قیمت
عرض شود که:
چند وقت پیش بود که یکی از مشتریان، درخواست داشت تا پشتیبانی نرمافزار یک شرکت دیگر (با وجود متن برنامه و مستندات فنی) را بر عهده بگیریم. البته برای ما مسجل بود که این کار ما نیست. پشتیبانی نرمافزار یک شرکت دیگر، اصولا یک کار پر دردسر است که انجام آن چندان هم خوشایند نیست. ضمن اینکه نیروی کافی هم برای انجام آن نداشتیم. ۰ علیالحساب مناقصهای برگزار شده بود و کار پشتیبانی به یک شرکت دیگر واگذار شده بود.
امروز یکی از دوستان خیلی خوب من که حق زیادی هم بر گردن بهساد دارد، زنگ زد و احوال کار پشتیبانی آن نرمافزار را پرسید. کمی که پرسو جو کرد در ادامه گفت که یک شرکت کار را گرفتهاست و حالا دنبال نیرو میگردند تا پشتیبانی نرمافزار یاد شده را انجام دهد. با یک حساب و کتاب سر انگشتی میشد فهمید که در برآورد قیمت هم اشتباه کردهاند. باهم متفقالقول بودیم، اینها اصلا کار را نمیشناختهاند و مشخص نیست که با چه رویکردی نسبت به عقد قرارداد اقدام نموده و برآورد قیمت انجام دادهاند. آیا صرفا داشتن انگیزههای مالی برای عقد قرارداد کافی است؟ این بیتجربگیها آسیبهای جدی به حیثیت شرکتهای نرمافزاری در سطح کشور وارد مینماید و اعتماد مشتریان را از بسیاری از شرکتها سلب خواهد نمود.