تعهد به تحول
عرض شود که :
مدتی است که درونگرا مینویسم، یعنی در مورد اوضاع و احوال داخلی بهساد. اینگونه نوشتن مشخص میکند که اتفاقات بیرون از بهساد به گونهای نیست که بتوان از آن زیاد نوشت و بیشتر شامل فعالیتها توسعه بازار میشود و از طرف دیگر به این معنی است که ذهن من این روزها عطف به مسائل داخلی بهساد است. اعتراف میکنم از نظر دانش نظری مدیریت، احساس کمبود میکنم. مدت زیادی است که مطالعه نکردهام و این باعث شده که اداره امور شرکت را منحصرا بر اساس تجربه و حس بر عهده داشته باشم. گرچه تجربه تکیهگاه مطمئنی است اما اداره امور یک شرکت بر اساس حس و حدس و گمان قطعا از درصد خطاپذیری بالایی برخوردار است. حالا شدهام شبیه مدیرانی که ده سال پیش آنها را مسخره میکردم. یعنی مدیرانی که کمتر میآموزند و بیشتر بر اساس تجربه کار میکنند و برای حل مسائل خود فقط! مهندس صنایع جذب میکنند. البته نه مسخره کردن ده سال پیش من درست بوده است و نه وضعیت امروز من. قطعا نوبت بازآموزی است. مشکل اینجاست که حالا کتابها و مشاوران کمتر جذبم میکنند. بیشتر احساس میکنم که هر چه به ذهن ناقصشان رسیده به عنوان تئوری مدیریتی و مشاوره ارائه میدهند و از عمق فنی و عملیاتی لازم برخوردار نیستند. این است که اعتقاد دارم که ارتباط صنعت و دانشگاه نه باید بر اساس غرور علمی و تئوریک دانشگاه شکل بگیرد و نه بر اساس گرفتاریهای اجرایی صنعت. باور دارم که صنعت ما هم در بهرهبرداری از حوزه مشاوره دارای نقاط ضعف خاص خود میباشد. به هر ترتیب ، اکنون با جذب مهندس صنایع به عنوان یکی از عناصر لازم و نه کافی و همچنین بهرهگیری از توان فنی و سوابق سایرین، فرآیند اجرای تحولات فرآیندی را که برای آن تصمیم گرفتهایم شروع کردهایم.
من به طور جدی، خود را برای بهبود فرآیندها و مدیریت کیفیت در بهساد متعهد میدانم و از هر تلاشی در این زمینه حمایت عملی خواهم کرد.
– در مورد یکی از پروژههای کوچک شرکت به مشکل جدی برخوردهایم. همیشه در پروژههای کوچک بیشتر به مشکل بر میخوریم تا پروژههای بزرگ که دلایل خاص خود را دارد. به دلیل ضعف واحد فناوری اطلاعات در آن مجموعه، مستقیم با کاربر نهایی(End User) تعامل داریم. او هم به نظر میرسد تا کنون درگیر پروژهای اینچنین نبوده است. مشتری عزیزدردانه ما، پایش در یک کفش کرده که باید فلان فرم طبق سلیقه من ساخته شود و بهمان گزارش را طوری طراحی کنید که آقا بیل گیتس هم طراحی نکرده باشد. به اندازه کافی تجربه برخورد با چنین مشتریانی را دارم. اصل بر این است که از سیاهی بالاتر که رنگی نیست. اما با استفاده از خرد جمعی و پرهیز از برخوردهای دو جانبه میتوان کار را پیش برد. امیدوارم که صبر و منطق به خرج دهند و مطمئن باشند که برای ما اجرای سیستم یک ارزش محسوب میشود و هم اینکه تجربه اجرای سیستمهای بسیار بزرگتر را داشتهایم. اگر بخواهند به سیاق گذشته عمل کنند به یقین پروژه با شکست روبرو خواهد شد.
-هفته گذشته کمی از شدید بودنم کم شد. امیدوارم هفته آینده را به پروژهها رسیدگی کنم. گرچه یک مسافرت کاری دور دست دارم که دو روز از وقتم را باید صرف آن کنم.