کار بیشتر، صمیمیت بیشتر…
در طی دو ماه گذشته تیم فنی بهساد درگیر یک پروژه پیچیده و فشرده بود که البته از حساسیت و موارد جدید زیادی هم برخوردار بود، روزهای پر کاری با وجود موفقیت هایی که به همراه دارند طبعا خستگی های خاصی را به دنبال خواهند داشت. ولی در هر حال همکاران محترم با جدیت و پشتکار پروژه را به پیش می برند و بر خلاف معمول پروژه ها، پروژه ما مطابق زمانبندی پیش می رود و حتی تاخیرات ناشی از دیرکرد کارفرما در تحویل مدارک فنی توسط تیم تعدیل گردیده و کم کم به روز می شوند.
البته ما هم به جبران ساعات طولانی کار و تعطیلات کاری شده این مدت و با همکارها برنامه هایی چیدیم که کمی از حال و هوای کار رباتی خارج بشویم، به اتفاق یک شب به شهربازی رفتیم گرچه از دستگاه ها زیاد استفاده نکردیم و اینقدر دیر به فکر شام افتادیم که همه رستوران ها تعطیل شده بود ولی در مجموع شب خیلی خوبی بود، متاسفانه عکسی از آن شب ندارم چون قرار بود سر شام عکس بگیریم که نشد…
روز یکشنبه گذشته “هفدهم” تولد خانم رحمانیان بود که باز هم با کمک همکاران جشن مختصری برگزار کردیم. که عکس دست جمعی همه حاضرین را مشاهده می فرمایید…
خانم رحمانیان از همکاران خوب ما هستند که در حال حاضر به دور از خانواده در خوابگاه مقیم هستند و البته مسلما تلاش ما برای برگزاری این جشن تولد و جمع همکاران جای خالی خانواده را برای ایشان پر نکرد ولی امیدوارم مثل من خاطره خوشی از این جشن برای ایشان باقی مانده باشد.
سلام مهندس آواژ
سلام بنده را خیلی خیلی ب دکتر برسون.به ایشون بفرمایید ما تا آخر عمر دعاشون می کنیم.با اینکه بنده امسال فارغ التحصیل شم ولی هنوز به یادشون هستم
سلام
دوستان عزیز چند وقتی هست که وبلاگ شما رو می بینم
این شیوه مدیرت مدیر عامل شرکت بسیار جالب توجه هست ، بوجود آوردن یک محیط پویا و سرزنده با تشویق و تزریق انرژی به کارمندان یا در واقع همکاران شرکت ، روح و حس همکاری و از خود دونستن شرکت را بین همکاران شرکت افزایش می دهد که در نتیجه آن نفرات یک پروژه در رسیدن به هدف از هیچ کمکی به هم دریغ ندارن و توجه مدیر عامل به مسائل به ظاهر سطحی مانند گرفتن جشن تولد برای یکی از همکاران ، هیچ خاصیتی که نداشته باشد حد اقل این حس رو تو همگی ایجاد می کنه که تک تک اعضای شرکت جدا از مسائل کاری برای همدیگه مهم هستند و فقط برای حقوق سر برج دور هم جمع نشده اند که البته مسئله اقتصادی هم مسئله مهمی هست اما فراتر از اون حس مفید بودن و شرکت در یک کار جمعیست که حد اقل برای روحیات ما ایرانیها چیز غریبیست که عادت کردیم جز خودمون کسی دیگرو نبینیم و حاضر نیستیم حرف همدیگر رو حداقل بشنویم !
چه برسد که همدیگرو در اجرای یک پروژه تحمل کنیم !!
این شیوه مدیریت در ایران بسیار کم است ، امیدوارم با بزرگ شدن شرکت همچنان این خط مشی بر شرکت حاکم باشه و از مسیر خودش که همانا مشتری مداری و رضایت همکاران شرکت (چه ازنظر محیط کاری چه از نظر مالی) می باشد ، منحرف نشود
سلام
دوستان عزیز چند وقتی هست که وبلاگ شما رو می بینم
این شیوه مدیرت مدیر عامل شرکت بسیار جالب توجه هست ، بوجود آوردن یک محیط پویا و سرزنده با تشویق و تزریق انرژی به کارمندان یا در واقع همکاران شرکت ، روح و حس همکاری و از خود دونستن شرکت را بین همکاران شرکت افزایش می دهد که در نتیجه آن نفرات یک پروژه در رسیدن به هدف از هیچ کمکی به هم دریغ ندارن و توجه مدیر عامل به مسائل به ظاهر سطحی مانند گرفتن جشن تولد برای یکی از همکاران ، هیچ خاصیتی که نداشته باشد حد اقل این حس رو تو همگی ایجاد می کنه که تک تک اعضای شرکت جدا از مسائل کاری برای همدیگه مهم هستند و فقط برای حقوق سر برج دور هم جمع نشده اند که البته مسئله اقتصادی هم مسئله مهمی هست اما فراتر از اون حس مفید بودن و شرکت در یک کار جمعیست که حد اقل برای روحیات ما ایرانیها چیز غریبیست که عادت کردیم جز خودمون کسی دیگرو نبینیم و حاضر نیستیم حرف همدیگر رو حداقل بشنویم !
چه برسد که همدیگرو در اجرای یک پروژه تحمل کنیم !!
این شیوه مدیریت در ایران بسیار کم است ، امیدوارم با بزرگ شدن شرکت همچنان این خط مشی بر شرکت حاکم باشه و از مسیر خودش که همانا مشتری مداری و رضایت همکاران شرکت (چه ازنظر محیط کاری چه از نظر مالی) می باشد ، منحرف نشود
سلام دوست عزیز
از اظهار لطف شما نسبت به خودم بسیار ممنون هستم. اما واقعیت این است که ایده جشن تولد از من نبود، فقط آقای نیک مهر در این مورد با من هماهنگ کرد که من هم مانند شما اعتقاد دارم که کاری بسیار مفید است. اولین جشن تولد در بهساد در سال ۸۴ برای من گرفته شد. بعدی هم برای دکتر. اما اعتقاد دارم که باید برای همه همکاران بهسادی این اتفاق تکرار شود.
من اعتقاد دارم که صمیمیت از یک سو و صداقت رفتاری توام با جدیت از سوی دیگر رهنمون یک کار مداوم توام با پیشرفت خواهد شد. به یقین نه با حلوا حلوا دهان شیرین می شود و نه با مدیریت ماشینی همه مشکلات حل، باید یاد بگیریم که منظم باشیم و صمیمی و درستکار.