کنفرانس، نمایشگاه و سایر موضوعات

عرض شود که :

چند وقت پیش بود که به اتفاق دکتر مختاری و دکتر صدر یک مقاله نوشته بودیم با عنوان ” بررسی راهبردی کاربرد مهندسی ارزش در متدولوژی مدیریت پروژه در گستره دانش مدیریت پروژه” که در کنفرانس بین المللی! مدیریت استراتژیک پروژه ها پذیرفته شد و سه شنبه پیش ارائه داشتیم، اول قراربود دکتر صدر ارائه بدهند که فرصت نداشتند، این بود که موضوع ارائه به من محول شد. من هم به هر حال ارائه دادم. اما در حاشیه کنفرانس :

۱-این بچه های مرکز مطالعات پیمانکاری شریف، بچه های خوبی هستند. من بینظمی در کارشان ندیدم، با شخصیت و با برنامه عمل می کردند.

۲-فکر می کنم، یک ربع مانده بود به زمان ارائه مقاله که به سالن کنفرانس رسیدم، این یک ربع هم اختصاص پیدا کرد به دوستی که ۱۲ سال از او خبری نداشتم و به طور اتفاقی او را دیدم. از آن روزهای شدید بود که شب قبلش هم درست و حسابی نخوابیده بودم. کمی خودم را جمع و جور کردم و در نهایت هم ارائه بدی نشد.

۳-نمی دانم چرا از سمینار و کنفرانس و از این جور چیزها زده شده ام. سطح علمی مقالات پایین آمده است و خیلی نمی شود حرف به دردبخور شنید. شاید هم من از فضای علمی روز به روز فاصله میگیرم و چنین احساسی دارم.

۴-این بین المللی بودن کنفرانس هم جالب بود، در مجموع فکر میکنم کمتر از تعداد انگشتان یک دست، از خارج از کشور بودند، مشتمل بر یک چینی، یک روسی و چند ایرانی مقیم خارج از کشور. زبان رسمی هم که فارسی بود. این عنوان بین المللی را اگر نداشت، خیلی بهتر بود. به زور که نمیشود بین المللی بود. انتظار بیجا هم که ایجاد نمیکرد.

اگر کسی اصل مقاله را خواست، کامنت بگذارد و یا ایمیل بفرستد.

– هفته آینده، در یک نمایشگاه شرکت خواهیم داشت برای ارائه نرما‌فزار (سیستم) مدیریت پروژه بهساد. کارهای نمایشگاهی و سمیناری بسیار دقیق و ظریف و حجیم هستند، از طراحی فولدر و کاتالوگ گرفته، تا سر و کله زدن با چاپخانه دارها و طراحها -اسم طراحی آمد، یاد موضوعی افتادم که در ادامه همین نوشته در مورد آن توضیح خواهم داد- به هر حال کاری است که برنامهریزی خوبی میخواهد. فعلا در بهساد ستاد نمایشگاه تشکیل شده و یک بار همه چیز را شبیهسازی کردهایم. امیدوارم روز آخر مثلا متوجه نشویم که کابل برق دیتاپروژکتور را همراه نیاوردهایم و یک وسیله ساده، مشکلات بزرگی ایجاد نماید.

 

-اما موضوعی که در مورد طراحان و گرافیستها میخواستم بگویم این است که تفاوت جالبی پیدا کردم بین گرافیستهای اراک و تهران، این سومین بار است که کاری را برای طراحی به تهران سفارش میدهم. در پایان کار کل فایلهای طراحی را به طور کامل و به صورت لایهبندی شده تحویل میدهند. بعدا هم میشود آن را برد پیش یک گرافیست دیگر و تغییرات لازم را در آن ایجاد نمود. دو، سه باری هم با اراکیها کار کردم، با اینکه کار به صورت اختصاصی سفارش ما است، اما یا اینکه اصلا فایلها را تحویل نمیدهند، یا اینکه لایههای آن را از بین میبرند و نهایتا چند تصویر با کیفیت بسیار پایین تحویل میدهند، وقتی هم که به آنها متذکر می شوی که این کار را به صورت اختصاصی برای ما انجام دادید، پس تمام حقوق آن مربوط به ما میشود، بهانههای واهی می
آورند که فلان است و بهمان. چند روز پیش به تصاویر کیفیت بالای قبلی برای کار در بروشور احتیاج داشتم، اما گرافیست قبلی ادعا میکرد که فایل با بیش از آن کیفیت را در اختیار ندارد. من از این نوع کار کردن که نوعی انحصار توام با حقارت را به همراه دارد خوشم نمیآید. ترجیح میدهم در این مورد با افراد توسعه یافتهتری کار کنم، لزوما تهرانی یا شهرستانی بودنش مهم نیست. راستی چرا بعضی فکر میکنند که میتوانند ما را مجبور کنند فقط با آنها کار کنیم ؟

  

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *