تحلیلی کوتاه بر وضعیت منابع انسانی
عرض شود که :
مدتی است که قصد توسعه منابع انسانی را داریم، هم برای تهران و هم اراک. تفاوتهای محسوسی بین افرادی که برای مصاحبه در اراک و تهران میآیند وجود دارد. آنها که در تهران هستند به طور کلی پیچیدهتر هستند و با اعتماد به نفسی که گاهی مجازی است. و آن ها که اراک هستند ساده تر هستند و عمدتا بیاعتماد به نفس و متاسفانه بیسوادتر. اینکه میگویم بیسوادتر برای این است که متاسفانه با گسترش کمی و رشد سرطانی آموزش عالی در کشور و اتخاذ سیاست تولید انبوه مدرک در سطح دانشگاههای مختلف، بیسوادی در میانجامعه دانشگاهی کشور روز به روز در تمام مقاطع تحصیلی گسترش مییابد و فاصله صنعت و دانشگاه هر روز بیشتر میشود. با این حال یک نوع افراط و تفریط و یک اختلاف رفتاری عجیب وجود دارد میان اراک و تهران. اگر در اراک از کسی بپرسم که آیا با موضوعی مثل معماری سازمانی آشنایی دارد، سرش را میاندازد پایین و با خجالت میگوید، نه! در تهران از افراد مختلف که این سئوال را پرسیدم، آنهایی که فقط یک خط خواندهاند، به اندازه یک کتاب برایت توضیح میدهند و افرادی هم بودند با اینکه اصلا یک خط از موضوع را هم نمیدانستند و با خیالبافی و اعتماد به نفس زمین را به آسمان میبافتند. شاید نمونههای من برای اظهار نظر کم باشد، اما در بین نمونههای اراکی عمدتا با هدف کار یادگرفتن مراجعه میکنند و در بین نمونههای تهرانی با هدف کسب درآمد.
هستد افرادی که فکر میکنند وقتی پیشنهاد حقوق آنچنانی میدهند، لزوما توان آنچنانی هم دارند و این امر چنان به آنها مشتبه میشود که مدت زمان مدیدی بیکار میمانند و محیط را سرزنش میکنند که کسی پی به ارزشهای آنها نبرده است. این افراد که به طور عمده دانشی روزنامهای و کم سطح دارند در هنگام افزایش نابالغ تقاضای نیروی کار ( چیزی شبیه زمان طرح تکفا) میاندار میشوند که من آنم که رستم بود پهلوان!
از جسته و گریختههایی که گفتم به سادگی میتوان نتیجه گرفت که فضای کاری فناوری(اطلاعات) کشور با یک بحران پیچیده روبرو است که متاسفانه روز به روز به دامنه این بحران افزوده میشود، سعی کردم که بر آن تحلیلی هر چند، سطحی داشته باشم در ذهنم مدل زیر را مرور کردم
-
اول اینکه این مدل می تواند دچار اصلاحات زیادی شود، از همه دوستان علاقمند به موضوع دعوت می کنم که نسبت به تکمیل مدل نظرات اصلاحی را بفرمایند.
-
دوم اینکه مدل ساخته شده، منحصرا برای بخش آموزش عالی کشور و نیروی کار دارای تحصیلات دانشگاهی ( به معنای عام) و فضای فناوری کشور تهیه شده. در سایر بخش ها این مدل لزوما نمی تواند درست باشد و به یقین دارای تغییراتی خواهد بود.
-
امیدوارم که مدل در کنار توضیحات پراکنده ای که در بالا آورده ام به مرور زمان تکمیل شود.
-
در گفتگویی که چند وقت پیش داشتم، دوستی اشاره می کرد که شرکت های ایرانی فناوری همگی در پایین هرم مازلو قراردارند. مدتها است که تصمیم گرفته ام که اظهار نظر تک جمله ای نکنم و یا حتی نشنوم. خوب است که ایشان هم در تعامل با مدل بالا، مدلی برای اثبات و یا تحلیل نظرشان داشته باشند.