این روزها این چنین

  • روزهای به شدتی داریم. دوست ناشناسی در نوشته قبل من را به تعمیق در فضای اطراف دعوت کرده بودند. ضمن تشکر از این دوست و حساسیتِ به جای ایشان، عرض شود که ما نه در برج عاج نشستهایم و نه غافل از احوال مردمانیم که خود را بخشی از جامعه ای می دانیم که راه کار فرهیختگی آن در کوچه پس کوچههای ذهن مشکلات اقتصادی و اجتماعی به فراموشی سپرده شده است. شاید اگر فرصتی خصوصی تر بود می شد به بیان مصادیقی پرداخت که دل هر منصفی را به درد می آورد.

    با این حال عزاپردازی و منفی گویی و منفی نگری (هر چند که منفی های زیادی هم وجود داشته باشد) و به عبارتی فرهنگ غرغریسم که گاه با اهداف و اغراض سیاسی نیز بافته میشود، نمی تواند راهکار مناسبی برای برون رفت از وضعیت موجود باشد. من هم بر اساس هرم مازلو، معتقدم که تا پیش از پرداختن به نیازهای اولیه ، اهمیت بخشی به نیازهایی چون شکوفایی ، دشوار می نماید. با این حال با تیکه بر یک نگاه فراتر از مسئله، راه دشوار برون رفت از مشکلات کف جامعه را پرداختن به دانایی و تفکر سیستمی در سایه مدارا و مدیریت صحیح میدانم . تفکر درست و اعتقاد به هدفی که حق بودن آن بر اساس درک عمیق از روابط اقتصادی و اجتماعی و بر مبنای اصول اخلاقی اثبات شده باشد و صبر به منزله استقامت و درک تاخیر فرآیندهای برنامهریزی اقتصادی و اجتماعی و پرهیز از توسل به عوامگرایی و راهحلهای کوتاه مدت و مقطعی، راهکارهایی اساسی هستند که ما را از خسران بیشتر، نجات خواهند.

  • در یکی از پروژهها به چالش جالب توجهی برخورد کرده ایم، کارفرمای محترم اصرار دارد که وضعیت فعلی او را ، مکانیزه کنیم، در حالی که این وضعیت چندان مطابق با اصول علمی و حرفه ای طراحی نشده است و ارزشهای یکپارچگی و هماهنگی را در بر ندارد. توسعه نرمافزار بر مبنای وضعیت فعلی ، بسیار ساده ، سریع و کم هزینه ( و در واقع پر سود) است. با این حال دلمان راضی نمیشود. تغییر نظام فعلی پر هزینه و پر خطر میباشد و با وجود عادات و تعصبهای به حقی که در مورد روال قبلی وجود دارد. یحتمل موفقیت پروژه، با چالشهایی روبرو خواهد شد. با اینحال ایجاد ارزش از راه تغییر، فلسفه وجودی بهساد است و صرف نظر کردن از آن نمیتواند برای بهسادیها چندان ساده باشد.
  • به نظرم میرسد که این روزهای به شدت، در گذر هستند. هر چند که گاه به جبر معادلات کلان اجتماعی و گاه به سبب سنگی که دیوانگانِ نزدیک در چاه میاندازند، آزار میبینیم. به یقین حجم بسیاری از مشکلات فعلی ناشی از عملکرد خود ما در بهساد است.

یک دیدگاه

  1. سلام
    باید به خودم جایزه بدم که تونستم اید صفحه نظرات رو باز کنم.
    میخواستم هفته قبل در جواب نظری که نوشته شد بنویسم اما نشد.این بود:

    معمولا بعد از هرم مازلو در باره ویژگیهای انسان خود شکوفا نیز گفته میشود!!
    خوب بود این را نیزمیگفتید:
    حس تشخیص واقعیت، آگاهی از شرایط موجود و واقعی، واقع گرا، قضاوت بی طرفانه و عینی و نه بر اساس طرز تفکر شخصی و متعصبانه.
    عدم تاثیر پذیری از فشارهای اجتماعی.
    از لحاظ اجتماعی دلسوز و مهربان، دارای خصوصیات انسانی و بشر دوستانه
    علاقه مند به همه چیز حتی امور عادی.
    و خیلی چیزهای دیگر.
    همین…..

    راستی خوش به حالتون که میتونستید تابستون برید کلاس.فکر کنم من اون فرفره فروش شهرتون بودم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *