سامانه مودیان مالیاتی
سالها پیش خروجی کار یکی از همکاران سابق را که قرار بود برای مشتری ارائه شود بررسی میکردم. در یک گزارش نه متنها طراز بود و نه فونتها یکسان و متناسب. جمع سطر آخر گزارش هم صحیح نبود و چند اشکال واضح دیگر. بر اساس قاعدهی رنگ رخسار خبر میدهد از سر درون میشد نتیجه گرفت که نه طراحی درستی برای برنامه وجود دارد و نه مسئولیتپذیری برای انجام یک کار درست. عنان اختیار از کف دادم و مانند کاراتهکا ها با دو دست محکم روی میز کوبیدم و بیکیفیتی و بیمسئولیتی همکار سابق را بر سرش فریاد زدم. لاجرم هر چند با روشی که ممکن است نادرست باشد، توانستیم خروجی قابل قبولی برای مشتری ارائه کنیم. چندی بعد هم همان همکار سابق جذب یکی از ادارات دولتی شد.
چندی است که مشغول کار با سامانه مودیان مالیاتی از یک طرف و سامانه خدمات الکترونیکی سازمانی به نام تامین اجتماعی هستیم. اشکالهای نرمافزاری بدیهی دارند که برای یکی مانند من که در این حوزه فعال است زجرآور است. درد اینجاست که از مهندسی نرمافزار و اصول اولیه طراحی و توسعه، موارد ابتدایی نیز رعایت نشده است. فقدان تحلیل و طراحی جامع و کامل که هیچ، نبود یک تحلیل و طراحی که بتواند پاسخگوی نیازهای اولیه کاربران باشد به طور آشکار عیان است.
در نرمافزار ایرادهایی وجود دارد که حتی دانشجوی ترم اول مهندسی کامپیوتر (اگر واقعن دانشجو باشد) هم میداند نباید این ایرادها در نرمافزار وجود داشته باشد. گو اینکه به نظر میرسد آزمون نرمافزار حتی برای یک بار هم انجام نشده است. خطا، مشکل، سرعت پایین، راهنما و مستندات ضعیف و صد البته نبود یک پشتیبانی کارآمد از ویژگیهای اصلی این نرمافزارها است.
انتساب این مشکلات به تیم فنی، هر چند که درست است، اما جامع و کامل نیست. دلایل وجود این نرمافزارهای ناکارآمد و پرمشکل را میتواند در موارد زیر نیز بر شمرد:
• فرآیند جذب نیرو و احیانا انتخاب پیمانکار درست انجام نشده است. دلایلش هم به جای خود.
• اگر پیمانکاری وجود داشته باشد، نحوه تعامل با پیمانکار ناکارآمد است و احتمالن پرداخت صورتحسابهای او چنان دارای ضعف و تاخیر است که مدیران پیمانکار به جای نظارت بر سازمان خود باید فکر تامین نقدینگی برای پرداخت حقوق و رفع مشکلات نقدینگی باشند.
• مدیران تخصصی سازمان نمیدانند و یا نمیخواهند و یا نمیتوانند به درستی بر فرآیند تحلیل، طراحی و توسعه نرمافزار نظارت داشته باشند و خروجی مناسب را دریافت کنند.
• مدیران سطح بالاتر سازمان نمیدانند مدیران تخصصی از انجام وظایف ذاتی خود ناتوان هستند. شاید هم بدانند و برایشان مهم نباشد!
• مدیران سطح بالاتر از سطح قبلی هم نمیدانند که آن مدیران نمیدانند و نمیتوانند بر عوامل اجرایی سازمان خود نظارت کنند. شاید اینها هم بدانند و باز برایشان مهم نباشد. باید پرسید اگر حقوق و مزایا و امکاناتی که در اختیار دارند هم دچار مشکل و نقصان شود، همینگونه برخورد میکنند؟
• جامعه فناوری اطلاعات کشور با سرعت هر چه تمامتر از وجود نیروی متخصص و کاربلد و متعهد خالی میشود. وضعیت اقتصادی کشور و کیفیت مدیریت اجرایی مهمترین دلیل آن است.
همه اینها به کنار، وقتی این فاجعههای نرمافزاری را میبینیم، همکارانم میگویند: “همه که مدیرعامل کاراتهکا ندارند که کیفیت نرمافزارشان درست باشد!”
سلام بر سلطان خودم
انشاءالله لبت خندون و جیبت پر پول عزیز
حمید جان، خیلی خیلی ارادت دارم. امیدوارم سلامت و موفق باشی.