در فضای کسب و کار
واقعیت این است که کاسبی بهساد خدا را شکر بد نیست. اما فضای کسب و کار اطراف خوب نیست. آنچه که به ما نزدیکتر است، برخی (و نه همه) کارفرمایان هستند که غیرقابل تحمل شدهاند.این هم مشخصات مشترک بین آنها:
- برای مبارزه با فساد اداری هر روز ده جور قانون و مقررات میآید که فقط برای آنها که میخواهند سالم کار کنند دردسر است. آن که میخواهد بدزدد که به قانون کاری ندارد. چه قانون باشد و چه نباشد میدزدد. حضرات یا هنوز نفهمیدهاند و یا نخواستهاند بفهمند که آنچه که مانع از فساد میشود، به تنهایی قانون نیست. بلکه این قانون برای اجرا به افراد متخصص و باسواد و متعهدی نیاز دارد که نه بر اساس رانت و سفارش و روابط که بر اساس معیار و ضوابط انتخاب شدهاند. نکته جالب توجه اینجاست که کارفرمایان خوبی که داریم زیاد به این مسائل توجه نمیکنند.
- هر روز هزار جور فرم از خودشان در میکنند که پیمانکار باید آنها را پر کند. مثلن، فرم عطسه پیمانکار، اگر هم به آنها بگویی عطسه پیمانکار چه ربطی به سیستم و شما دارد، هزار جور استدلال میآورند که اگر پیمانکار عطسه کند، ممکن است سیستم ویروسی شود! و ما باید بدانیم که پیمانکار چطور عطسه میکند! نه که سواد ندارد، هر چه به او بگویی که این ویروس با آن ویروس فرق میکند نه تنها زیر بار نمیرود، بلکه شاکی هم میشود که پیمانکار چه حقی دارد این موضوع را به ما گوشزد کند! پیمانکار گفتنش هم تو گویی گفتن از یک موجود نجس است که باید با سر دو انگشت گرفت و انداختش در سطل آشغال! وقتی از پس استدلال تو بر نیایند در نهایت میگویند دستور وزارتخانه/سازمان بالادستی است. حالا کار نداریم که یا سازمان بالادستی چنین چیزی نگفته و یا اگر هم گفته از بیسوادی خود آن است. هر روز از این بگیر و ببندهای بیمنطق بیشتر میشود.
- متاسفانه پیمانکاران آنها را عادت دادهاند به خود بزرگبینی و تملق شنیدن. دوست دارند که برایشان هدیه ببری، چاپلوسیشان را کنی و هر چه بگویند، بگویی چشم!
- به طور کلی به قرارداد و مفاد قرارداد کاری ندارند. زیاد پیش میآید که خدمات خارج از قرارداد (در حیطه نرمافزار) میخواهد و وقتی میگویی که این موضوع در قرارداد نیست و هزینه آن جداست، پرداخت صورت وضعیت کارهای قبلی را متوقف میکنند تا کارهای بعدی خارج از قرارداد را انجام دهی.
- پرداخت مطالباتشان طولانی است. این که البته موضوع تازهای نیست. اما در کنار این موضوع ولخرجیها و بیانضباطی مالی آنها وجود دارد. چیزی که آدم را عذاب میدهد این است که به بهانه بیپولی هم رقم قرارداد را افزایش ندادهاند و هم چندین ماه معوقات دارند، بعد فلان روز، صدها مهمان دعوت کردهاند و مراسم گرفتهاند و چند برابر مطالبات من و امثال من را هزینه کردهاند.
- فرآیند عقد قراردادشان یک تراژدی گاه ده-دوازده ماهه است و مراحل عجیب و غریبی دارد. چند وقت پیش یکی از آنها برای قرارداد پشتیبانی نرمافزار بهساد، گفته بود که باید از چند شرکت استعلام شود! بیشتر اوقات هم میگویند که خود ما استعلامها را جمعآوری کنیم و چون دیگر زیربار نمیرویم، خودشان رفته بودند سراغ شرکتها و یکی از شرکتهای پیمانکار به من زنگ زده بود که اگر بخواهم به عنوان پیمانکار فرعی! پشتیبانی سیستم آمار و اطلاعات بهساد را انجام دهم، چقدر اعلام هزینه میکنیم؟!!
اگر در ادارات دیگر هم کار اداری داشته باشیم، اوضاع همین است. چندی پیش در مراجعه به یکی از ادارات برای امور شخصی کلی کپی شناسنامه و کارت ملی هوشمند! و … گرفتند و ارجاع دادند به اتاق کنار. دوباره اتاق کنار همین مدارک را خواست و در جواب اعتراض من گفت: “قانون و مقررات همین است! من هم میدانم احمقانه است، اما چارهای نیست”
واقعیت این است که دیگر نباید حساس بود، ضمن اینکه من اهل حل شدن در این محیط و مثل آنها شدن نیز نیستم. چاره این است که باید حداکثر فاصله را از این سیستم اداری ناکارآمد ایجاد کرد.