داستان آن گربه پیمانکار آشنا را یادتان هست ؟ الغرض اینکه به دلیل بی پناهی و سردی بیش از حد فضای پیرامون ، چند وقت است که یک گربه پشت پنجره رو به حیاط بهساد مینشیند و از گرمای نسبی که از پنجره ساتع میشود استفاده وافر مینماید. از وجنات و سکناتش مشخص است که از اقوام همان گربه سابق باشد. وگرنه از کجا میداند که بخش خصوصی این مملکت از نجیبترین افراد تشکیل شده است که آزارش به مورچه هم نمیرسد ، تا چه رسد به گربه؟! یک جعبه کوچک کنار بخاری آماده کردیم و گوشه در را باز گذاشتیم که اگر دلش خواست بیاید کنار بخاری برای خودش لم بدهد. اول که اهمیت نداد، بعد که خیلی به او اصرار کردیم، حیای گربه ای باعث شد که برگردد برود در زیرزمین.
دیروز که آمدم دیدم برگشته است و نشسته سر جای سابقش.