عرض شود که :
-
حجره داری علمی : چندی بود که به دنبال مشاور بازاریابی بودیم. ابتدا از چند تن از اساتید دانشگاهی کمک خواستم که خیلی زود ( و شاید وقیح)رفتند سراغ پول. با یکی دو تا شرکت هم تماس گرفتم که به نظر می رسید بیشتر دنبال لقمه های چرب و نرم می گردند. بالاخره هر چه باشد ما هم در کار مشاوره هستیم و با کلام مشاوران آشنا. کمی برایم آزار دهنده بود که اینگونه بوی پول می دادند. همان افرادی که عباراتی مانند ارزشهای محوری و ایدئولوژی شرکت ها و از این حرفهای زیبا ( و در واقع اساسی ) لغلغه زبانشان است، در ابتدا نه به موثر بودن حضورشان فکر می کنند و نه به ارزش آفرینی که وجود آنها می تواند در رشد و اعتلای جامعه داشته باشد. البته ماهم از آنها نمی خواستیم که برایمان مجانی کارکنند. اما اینکه اول از همه چیز می پرسند که چقدر پول می دهی ( مستقیم و یا غیر مستقیم ) یا اینکه چقدر پول داری؟ یا در مورد حرفه ای ترهایشان وقتی که سئوالاتشان را تعقیب می کنی ، بیشتر به این نتیجه می رسی که تو را برای حل مشکل خودشان می خواهند و نه اینکه خودشان را برای حل مشکل تو، آنگاه مجموعه این شرایط این احساس را به ذهن متبادر می سازند که جامعه صنعتی ما هر چه بیشتر از ارزشهای تعاملی و پیشرفت فاصله می گیرد. به یقین وضعیت موجود این دوستان ما ، نتیجه اقدامات و تصمیماتی است که فضای نخبگی و فرهیختگی جامعه دانش آموختگان دانشگاهی کشور را به فضای بازاری ( و نه لزوما اقتصادی) تبدیل کرده است. حجره داری علمی و فنی پدیده ای نامیمون برای فضای علمی کشور است.
-
کیفیت ، کیفیت ، کیفیت : کیفیت اتفاقی نیست. این روزها بخش زیادی از ذهن من به این موضوع اختصاص دارد. از همکارانم ، انتظار بسیار قوی دارم که در مورد کیفیت حساسیت داشته باشند. ابتدا در مورد کیفیت زندگی خودشان، دوستان همکار من بهترین و با ارزش ترین زمان زندگی خود را به کار اختصاص می دهند. این حق آنها است که به کیفیت این بخش مهم از زندگی اهمیت بدهند. آنها باید در بالاترین حد، از کاری که انجام می دهند لذت ببرند. این به کیفیت زندگی آنها مربوط می شود. لذت یادگرفتن موثر ، لذت سهیم بودن در تولید محصولاتی که در خدمت نوع بشر قرار خواهد داشت و لذت رضایت درونی از عملکرد خود ، همه و همه عناصری از کیفیت زندگی کاری هستند. البته سایر همکاران ( از جمله من ) نیز سهم موثری در افزایش کیفیت زندگی همکاران دیگر خواهند داشت. بدیهی است که کیفیت محصول به عنوان زیرمجموعه ای از کیفیت زندگی ما می باشد ، همانگونه که کیفیت بالای محصول نیز می تواند منجر به افزایش رضایـت درونی ما ، از وجودمان باشد. این است که باید برای خودمان، کارمان و دیگران اهمیت بیشتری قائل باشیم. اینگونه زندگی و محصولاتی با کیفیت خواهیم داشت.
این روزها که برای انتخاب مسئول دفتر ، با افراد مختلف مصاحبه می کنم . بیشتر و بیشتر به این موضوع فکر می کنم که افرادی باید انتخاب شوند که پیش از هر چیز به کارشان و زندگی عشق بورزند. عشق نیروی بدون زوال زندگی است.
-
آموزش عالی کشور : صنعت نرم افزار یکی از صنایعی است که به طور مشخص سرمایه آن نیروی انسانی تحصیلکرده است. به همین منظور در بهساد خیلی زیاد با کیفیت دانش آموختگان در چالش هستیم. گسترش کمی و نه کیفی آموزش عالی (که بسیار نزدیک شده است به فرآیند چاپ و فروش مدارک تحصیلی ) مدل و ساختار علمی کشور را تغییر داده است. (امیدوارم در آینده نزدیک بتوانم با همکاری دکتر ،یک مدل دینامیک سیستم را از آن ارائه کنیم). ورود دیدگاه بازار و سودجویی به فرآیند آموزش عالی کشور از یک طرف و استفاده از آموزش عالی به عنوان راه حل تعویق پاسخگویی به نیازهای شغلی جوانان از طرف دیگر ، اصالت تحصیل را از بین برده است. چیزی به نام لذت فراگیری ، به ندرت دیده می شود و قباحت فروش پروژه ، تحقیق دانشجویی و پایان نامه های کارشناسی و کارشناسی ارشد و بسیاری از قباحت های دیگر در فضای علمی کشور از بین رفته است. با وجود چنین واقعیت هایی، من از وجود همکارانی که خود را از این آشفته بازار رهانیده اند و در ذهن آرام خود دنبال پیشرفت و افزایش کیفیت زندگی خود هستند ، خدا را سپاس می گویم.