هشت دلیل که دزدی از شرکتداری بهتر است
پی نوشت: (نکته جالب در مورد این نوشته این است که خود این نوشته هم مورد سرقت ادبی! قرار گرفت و به اسامی مختلف در اینترنت بازپخش شد!!!)
افرادی که در کشور ما تصمیم به ورود به فضای کارآفرینی میگیرند و فعالیت در بخش غیر دولتی را انتخاب میکنند، دست به یک ریسک و یا حتی قمار بزرگ در مورد زندگی خود میزنند. از آنجا که این افراد اهل مخاطره هستند پیشنهاد بهتری برای انتخاب شغل به آنها دارم. «دزدی» البته آن نوع از دیوار خانه مردم بالا رفتنش شغلی است که هم هیجان دارد و هم درآمد و به دلایلی که برشمرده خواهد شد از شرکتداری و کارآفرینی به مراتب بهتر و کمدردسر تر است!
- “دزد” فقط از پلیس و دستگاه قضایی میترسد و یک کارآفرین باید از دهها مرجع دولتی و عمومی از جمله سازمان امور مالیاتی، تامین اجتماعی، شهرداری، اداره بهداشت، … بترسد و هر روز نگران یک دردسر جدید باشد. این موضوع در شرایطی است که کمتر پیش میآید که دزد را به خاطر جرم انجام نداده مجازات کنند ولی بسیاری از سازمانهای یادشده کارآفرینان و کارفرماها را به دلیل کار انجام نداده مورد مواخذه و جریمه قرار میدهند.
- در صورتی که «دزد عزیز» توسط صاحبخانه آسیب ببیند و یا خدای ناکرده کشته شود، حمایتهای قانونی در این زمینه نسبت به او وجود دارد و صاحبخانه موظف به پرداخت دیه است. این در حالی است که به تازگی بر اساس بخشنامههای سازمان تامین اجتماعی، غرامت دستمزد ایام بیماری و یا حادثه به کارفرمایان تعلق نمیگیرد!
- “دزدی” نقد است. یعنی بلافاصله بعد از انجام فعالیت، ماحصل آن در اختیار دزد محترم قرار گرفته و با استفاده از شبکههای نهادینه شده مالخری خیلی راحت نقد میشود. در حالیکه این روزها افرادی که شرکت دارند ماهها و در مواردی سالها زمان نیاز است که دستمزد فعالیت خود را آنهم با کلی التماس و خواهش و تمنا دریافت کنند.
- “دزدی” بدون هر گونه بروکراسی اداری است. اما خدا میداند که برای فعالیت اقتصادی رسمی، گرفتن یک مجوز و یا تاییدیه از سازمانهای مربوطه چقدر دوندگی لازم است. برای شروع به امر دزدی، نیاز به گرفتن هیچگونه مجوزی نیست!
- اگر بگویم که «دزدی» دارای پشتوانه فرهنگی در تاریخ این سرزمین است، راه به خطا نرفتهام. در ضربالمثلهای فارسی در ستایش «دزد زرنگ» تعبیر پادشاه به کار رفته است «دزد نگرفته پادشاه است» و در مورد دزدی که دزدان دیگر را مورد دستبرد قراردهد اصطلاح «شاهدزد» به کار برده میشود. حتی در مورد رشد و تعالی در این شغل شریف! گفته شده است که «تخم مرغ دزد، شتر دزد میشود». دزدی از ظالمان و ثروتمندان جفا پیشه (مدل رابینهودی) همواره با تشویق ضمنی عامه مردم همراه بوده و دزدی مال مردم همیشه در مقابل دزدی باور و اعتقادات مردم رجحان داشته است. این در حالی است که باور عمومی جامعه نسبت به کارآفرینان و ثروت آفرینان حتی از راه درست، همواره با شک و تردید و غضب و بغض بوده است و به خصوص اگر این گروه از افراد سوار بر خودرویی لوکس شده باشند، فحاشی میان جمعی و زیر زبانی در موردشان روا و جاری است. (فلان فلان شده چه ماشینی سوار شده!)
- از منظر دین (گرچه متخصص این حوزه نیستم) دزدی فقط متضمن یک گناه است و برای کارفرما بودن گناهان زیادی از جمله دروغ، تهمت، ارتشاء، ظلم به کارکنان و دیگران، دزدی از کار، پارتیبازی و رانتخواری و … متضمن و متصور است.
- از آنجا که برای دزدی و از دیوار خانه مردم بالارفتن نیاز به آمادگی جسمانی وجود دارد، دزدان عزیز از وضعیت سلامتی بهتری نسبت به کارآفرینان و شرکتدارها برخوردار هستند که به طور عمده به پشت میز نشینی اشتغال دارند.
- یکی از خوبیهای دزدی این است که نیاز به سرمایه اقتصادی و دفتر و کارگاه و امکانات زیادی ندارد. در حالیکه برای شروع یک فعالیت اقتصادی آشکار با درآمد مشابه نیاز به سرمایه و احیانا اخذ وام و ارائه هزار جور وثیقه به بانک نیاز است که به خودی خود آدم را نابود میکند.
گذشته از این طنز تلخ البته به یقین من دوستان و همکاران خود را ترغیب نمیکنم که از این پس شغل خود را تغییر داده و از دیوار خانه مردم بالا بروند! اما شاید لازم است که مرور کنیم چرا شرایطی به وجود آمده که دزدی کردن نسبت به شرکتداری از سهولت و شاید منافع بیشتری برخوردار باشد؟
سلام. فقط شرکت داری نیست که به این وضعیت افتاده. کل بخش خصوصی اعم از شرکت دار و سهام دار و کارمند همگی دچار مشکل هستند. بخش خصوصی در ایران شهروند درجه سه هم نیست. همه چیز به نفع بخش دولتی است. حقوق و مزایایی که یک کارمند دولتی دریافت می کند بعضا قابل قیاس با هیچ جای بخش خصوصی نیست.
شاید تنها قسمتی از بخش بخصوصی که امکان فعالیت دارد، همان بازار و مغازه باشد.
درست میفرمایید. این روزها با هر کسی که گفتگو میکنم ناراضی است. یا از درآمدش یا از شرایط و اوضاع. اما بخش خصوصی خیلی خاص که متصل باشد به حضرات و اهل رانت و زد و بند باشد هم اوضاع خیلی خوبی دارد. بسیاری از کسبه و مغازه دارها هم دل خوشی ندارند. دیروز یکی از آنها میگفت که گدا بیشتر به در مغازهاش میآید تا مشتری!
تازه نمایندگان محترم مجلس به دنبال تصویب قانونی برای افزایش ۷۰ درصدی حقوق خودشان هستند و تا وقتی مشکلات خودشان حل نشود عمرا به مشکلات بخش خصوصی فکر کنند.
http://www.alef.ir/news/3960926102.html
مدیران محترم هم به دنبال تنظیم نامه برای واگذاری فلان خانه به خودشان هستند
http://www.alef.ir/news/3960717197.html
می خور که شیخ و حافظ و مفتی و محتسب
چو نیک بنگری همه تزویر می کنند
سلام آقای آواژ.
قلمتون بسیار زیباست.
میخواستم در تلگرام باهاتون ارتباط برقرار کنم اما آیدی نگذاشته بودید. ممنون میشم آیدی تلگرامتون رو برای ارتباط در کانال قرار بدید. همچنین لطف میکنید اگر پیامی به من بدید.
تلگرام: @nabiei
سلام، محبت دارید. با ایدی @behsad_com در خدمت هستم
سلام بسیار مطلب خوبی بود همچنین نتیجه گیری مناسبی داشت!!!
با اجازه شما و حفظ منبع این مطلب را در صفحه شخصی خودم نشر میدهم.