عوارض خروج از کشور، تهدیدها و فرصتها
یکی از مسائل پر سر و صدا در این روزها عوارض خروج از کشور است که دولت سعی کرد با استفاده از روش همیشگی آن را حل کند. اما روش همیشگی دولت چیست؟ ابتدا یک کالا/خدمت/هیچ (دولت بابت هیچ چیز هم گاهی پول میگیرد، یعنی نه کالا و نه خدمت) را گران میکند، کمی فضای جامعه را سنجش میکند و بعد با اندکی کاهش منت ارزان شدن! آن کالا/خدمت/هیچ را بر سر ملت میگذارد. این روش بدون هیچ ابتکار عملی بارها و بارها تکرار شده است. اما اگر بخواهیم جدا از حاشیهها به بررسی تصمیم دولت بپردازیم دلایل موافق و مخالف زیادی در مورد آن وجود دارد.
موافقان میگویند:
- این کار به نحوی واقعی سازی قیمت دلار است.
- اقتصاد معادلات خاص خود را دارد که به خوش آمدن و بد آمدن ما ربطی ندارد
- مسافران افراد مرفهی هستند که به نحوی این مالیات از آنها فقط گرفته میشود که برایشان مهم نیست و عموم جامعه تحت تاثیر قرار نمیگیرد.
- در کشورهای دیگر هم به انحاء مختلف این موضوع وجود دارد.
- این موضوع باعث افزایش گردشگری داخلی میشود.
مخالفان میگویند:
- در تعداد معدودی از کشورهای دنیا این مالیات گرفته میشود.
- پول زور است.
- همه مسافران ثروتمند نیستند و برخی دانشجو هستند و از طرف دیگر سفرهای خارجی به کشورهای همسایه از سفرهای داخلی ارزانتر است (بود) و عدهای بکپکر هستند و اهل سفر ارزان
اما جدای بحث موافقان و مخالفان، به نظر میرسد که تصمیم دولت دارای عواقبی است که شاید با کار کارشناسی بهتر (که در مورد آن بسیار فقیر است) آنها را بر طرف میکرد. مهمترین تبعات تصمیم دولت، عبارتند از:
- ایجاد نارضایتی بلند مدت در قشر متوسط جامعه
- کاهش سفرهای خارجی و در نتیجه کاهش بخشی از درآمدهای ناشی از سفرهای خارجی و زیان ایرلاینها و خدمات وابسته به خصوص ایرلاینهای داخلی
- کاهش اعتماد به دولت و از دست رفتن هر چه بیشتر سرمایه اجتماعی دولت
برای اینکه دولت بخواهد از تبعات نسبتن سنگین افزایش این عوارض پرهیز نماید راههای بهتری وجود دارد و بهترین راه افزایش هوشمند مالیات بر بلیت هواپیما و به صورت تابعی و یا درصدی از آن است. بدین صورت که:
- مالیات ایرلاینهای ایرانی کمتر از مالیات ایرلاینهای خارجی باشد. در این صورت با افزایش تقاضای ایرلاینهای ایرانی، هم این ایرلاینها منتفع میشوند و هم گزینه پرواز ارزانتر برای مسافرانی که هزینه عامل مهمی در مسافرت آنها هست وجود خواهد داشت.
- در صورتی که مالیات به عنوان درصدی از پول بلیت باشد، در هر صورت حساسیت متقاضیان نسبت به آن کمتر خواهد شد. چرا که در حال حاضر با عوارض دویست و بیستهزار تومانی و یا حتی بیشتر، درصد مالیات نسبت به بلیت گاه در پروازهای چارتر به ترکیه تا حد ۱۰۰ و یا ۲۰۰ درصد میرسد! در حالیکه همین میزان عوارض در حد پانزده درصد هزینه بلیت مسافرت به اروپا و یا درصد کمتری از هزینه پرواز به آمریکا و اقیانوسیه است. در واقع دولت در شرایط فعلی با وضع عوارض ثابت، بیشتر متقاضیان سفرهای نزدیک با توان مالی کمتر را جریمه میکند و به طور معکوس به متولین جایزه میدهد. در صورتی که اگر عوارض خروج از کشور تابعی از هزینه بلیت باشد، موضوع برای همگان پذیرفته تر خواهد شد. به عنوان نمونه با وضع یک عوارض ده درصدی بر بلیط هواپیما نه فردی که پنجاههزار تومان عوارض برای بلیت پانصدهزار تومانی میدهد دچار مغمومیت میشود و نه فردی که یک میلیون تومان برای بلیت ده میلیون تومانی بیزینس کلاس میپردازد، اهمیت چندانی به این موضوع میدهد. نکته جالب توجه اینجاست که در این شرایط مجموع درآمد دولت به جای چهارصد وچهلهزار تومان به یک میلیون و پنجاههزار تومان رسیده است که نارضایتی بسیار کمتری نیز به وجود آورده است.
- با توجه به طرح گزینه بالا و به منظور جذب گردشگران بیشتر به کشور میتوان تسهیلاتی را برای گردشگران خارجی در نظر گرفت و به خصوص هزینه بلیت در مورد ملیتهای متفاوت دارای نرخهای متفاوتی باشد. این سیاست در حال حاضر در بسیاری از کشورها و در مورد بسیاری از کالاها و خدمات رواج دارد. به عنوان نمونه با تغییر زبان سایت فروش بلیت و یا مبدا پرواز و بسته به اینکه مسافر در پرواز برگشت میباشد و یا پرواز رفت (به نحوی با یک تقریب نا دقیق تعیین ملیت مسافر) میتوان نرخ عوارض را تغییر داد.
شاید بر راه حل ارائه شده نقدها و ایراداتی وارد باشد با این حال هدف اصلی از طرح چنین گفتمانی تاکید بر این موضوع است که دولت برای تصمیمات اقتصادی خود باید به کاهش و یا افزایش سرمایه اجتماعی خود فکر کند و با هوشمندی بیشتری تصمیم بگیرد. اقتصاد هر چند معادلات مخصوص به خود را دارد، اما با شاخههای دیگر علم از جمله روانشناسی و جامعهشناسی دارای تعامل است و نمیتوان در معادلات اقتصادی برداشت مردم را حذف کرد.