آیا میتوان با رشوه و فساد اداری مبارزه کرد؟
دوستی تعریف میکرد که به دنبال طلب هفتصد میلیون تومانی شرکت خود به یکی از سازمانهای بدحساب و معروف به بدهکاری مراجعه کرده است و یکی از افراد آن سازمان گفته است که “سیصد و پنجاه میلیون تومان” چک در وجه من صادر کنید و پس از دریافت مطالبات خود، ما هم سهم اندک! پنجاه درصدی خود را نقد خواهیم کرد.
این روزها داستانهایی از این دست زیاد شنیدهام. باجخواهی و رشوهخواری ده تا بیست درصد که گویی قباحتش ریخته و عادی شده است. سوء استفاده از جایگاه و قدرت سازمانی جای خود دارد.
خوشحالم و با غرور میگویم که در این شرایط، بهساد حتی به قیمت از دست دادن پروژههای سودآور نیز حاضر به پرداخت یک ریال رشوه و باج نبوده و نخواهد بود. ارزش اصیل و با اصول ماندن و صورت خود را با سیلی سرخ نگه داشتن به مراتب بهتر از “فقط” پول داشتن است. این روزها فقرای بسیاری در اطراف ما هستند، چرا که این افراد فقط پول دارند.
اما مسئله مهمی که من را آزار میدهد این است که در زمانی که مدیران ارشد نظام از سلامت و پاکدستی کامل برخوردارند و هیچکس نمیتواند در این موضوع شک داشته باشد، چرا انگیزه و اراده مدیران ارشد اجرایی کشور برای مقابله با این پدیده شوم اثر لازم را ندارد؟ به یقین یک پاسخ اصلی برای این پرسش وجود دارد که راهکارهای فعلی برای مبارزه با فساد اداری کارآمد نبوده است و باید به جد و در اسرع وقت روشهای دیگری را جایگزین راهکارهای ناکارآمد فعلی نمود:
- به کارگیری روشهای علمی:
باور کنید دانمارک و نروژ و سوئد که پاکترین اقتصادهای جهانی را دارند نه خوابنما شدهاند و نه بر اساس اینکه میخواستند آدمهای خدا و عقبی ترسی باشند کشوری پاک دارند. آنها برای دستیابی به یک اقتصاد پاک مطالعه، تحقیق و تلاش کردهاند. دانشگاههای کشورهای پیشرفته هر روزه تحقیقات وسیعی در حوزه فلسفه اخلاق، جامعهشناسی، اقتصاد رفتاری، اخلاق، روانشناسی و سایر موارد انجام میدهند. این که یک فرد به فساد آلوده میشود دلایل زیاد اجتماعی و شخصی دارد. اگر بخواهیم ریشه فساد را در جامعه خشک کنیم، یکی از راههای آن کار بر روی فلسفه و فرآیند فساد در جامعه و افراد است.
جای آن دارد که به جای و یا حداقل در کنار واردات همه چیز، به واردات علم و دانش نیز بپردازیم. یادم هست زمانی که در جلسهای در صندوق نوآوری و شکوفایی این موضوع را مطرح کردم که شما بابت پرداختن به علوم انسانی و نوآوری در این زمینه هم باید پول خرج کنید، چنان عاقل انددر سفیه نگاهم کردند که گویی کفر میگویم!
- شایسته سالاری:
فساد اداری و اقتصادی یکی از نتایج بارز استفاده نابجا از افراد در سمتهای سازمانی است. واقعیت این است که فساد زمانی در کشور ما گسترش یافت که نا اهلان بسیاری بر جایگاههای مدیریت دولتی نشستند. باید بپذیریم که یک فرد باسواد به مراتب کمتر از یک فرد بیسواد دچار فساد میشود و چون اداره سازمان را بلد است سازمان نیز بهتر کار میکند و کمتر دچار آلودگی میشود. باید بپذیریم که تخصص، تعهد میآورد و متعهد بیتخصص آسیب بیشتری به سازمان وارد میکند. هر جا که آسیب باشد، فساد زودتر رشد میکند. بر اساس تجربه شخصی در سازمان کوچک بهساد میدانم که همواره کمسوادها و فسیلها مسائل سازمانی بیشتری برایم به وجود میآورند.
- رسیدگی به گزارشهای مردمی:
اکثریت مردم و شرکتهای بخش خصوصی دل خوشی از رشوه و باج دادن ندارند، اما میدانند شکایت یا بیاثر است و یا موجب محکومیت و دردسر خود آنها میشود. روزی در مورد رشوهخواهی کارشناس یکی از وزارتخانهها به یکی از دوستان قابل اعتمادم که روابط خوبی در سطوح بالا دارد صحبت کردم و از من خواست که موضوع را به صورت ایمیل به مدیرکل آن حوزه اعلام کنم. با گذشت بیش از دو سال از موضوع، مدیرکل تاکنون به روی محترم خودش هم نیاورده است. بر حسب اتفاق در جلسهای با یکی از مدیران حراست آن سازمان همکلام شدم و موضوع را گفتم، به من گفت فلانی دنبال دردسر میگردی؟ پسفردا محکوم میشوی که قصد داشتی به آنها رشوه بدهی و آن افراد پاک! نپذیرفتهاند و در لیست سیاه میروی و … در نهایت گفت که علی (ع) شهید عدالتش شد و امیرکبیر قربانی مبارزه با فساد، علی (ع) هم اگر باشی این جماعت طوری وانمود میکنند که اصلن نماز نمیخوانی!
هنوز یادم نرفته وقتی که در سال ۸۲ موضوع رشوهخواهی یکی از کارمندان را به مدیرش گزارش دادیم و مدیر پاکدست او بر افروخته شد و آن فرد را برکنار و به کمیته تخلفات اداری معرفی کرد، ما پس از گذشت ۱۴ سال هنوز نتوانستهایم مطالبات خود را به طور کامل دریافت کنیم و طنز تلخ اینجاست که آن کارمند خاطی اکنون مشغول به کار است و مدیرش گرفتار بازیهای سیاسی شده است.
- افزایش آگاهی عمومی:
متاسفانه فساد اداری در نزد عوام جامعه ما به نحوی پذیرفته شده است. رشوه دادن حداقل در مقادیر پایین آن نوعی عرف و زرنگی محسوب میشود و رفع بلا. همه ما خاطره پرداخت رشوه به مامور فلان دستگاه اجرایی را از یکی از دوستانمان شنیدهایم و یا خود به آن اقدام کردهایم و تصوری از آن به عنوان یک عمل بد و غیر اخلاقی نداریم. این در حالی است که در جوامع پیشرفته حتی توصیه میشود که انعام خدمتکار هتل را فقط در هنگام ترک هتل و زمانی پرداخت کنید که دیگر انتظار تمایز در خدمات او را نداشته باشید.
بسیاری از کارمندان رشوه را حق خود به دلیل کمبود حقوق و مزایا میدانند. دوستی نقل میکرد که مامور … به او گفته است هر چقدر دوست داری بده چون من دوست ندارم پول حرام به خانه ببرم! البته افزایش آگاهی عمومی به تنهایی از طریق سخنرانی و برنامه مذهبی و گفتن احادیث صورت نمیگیرد. مهمترین عامل افزایش آگاهی عمومی عمل مسئولان میباشد. در کشور هلند نخستوزیر با دوچرخه به محل کار میرود و در سوئد نخستوزیر یازده ماه در نوبت عمل جراحی لگن باقی میماند. برای کاهش آلودگی هوا نمیتوان در ابتدای شروع به کار خودروی شخصی از شورا تحویل گرفت و مردم را به استفاده از وسیله نقلیه عمومی دعوت کرد! به همین دلیل نمیتوان به دریافت سکه و هدیه و قالیچه (که هدیه است و دیگر رشوه محسوب نمیشود!) اقدام کرد و دستورالعمل مقابله با رشوه صادر نمود.
- افزایش هزینه فساد:
یکی از مسائلی که باعث میشود افراد به راحتی آلوده فساده اداری شوند کم هزینه بودن آن است. کافی است که مجلس در تشدید مجازات خاطیان در این زمینه قوانین محکمتری تصویب نماید. به فرض اگر ثابت شود که یک مامور دولتی، بیست هزار تومان رشوه گرفته است به صورت مادامالعمر اخراج شود و حق تصدی هیچگونه شغل دولتی نداشته باشد. برای فسادهای بالاتر میتوان مجازاتهایی مانند زندان، کار سخت در مناطق بدآب و هوا، تبعید و … در نظر گرفت. نکته بسیار مهم افزایش هزینه برای عدم اجرای قانون نیز میباشد. چرا که باور دارم اگر در سطح قوانین فعلی نیز بخواهد رسیدگی لازم با فساد اداری و اقتصادی صورت بگیرد، وضعیت از پیشرفت قابل توجهی برخوردار خواهد بود. پس اگر یک سازمان و یک مدیر در رسیدگی و یا حتی پیشگیری از فساد اداری قصور ورزید باید هزینه قابل توجه آن را نیز پرداخت کند. - شفافسازی:
شاید در زمانی که قبح فساد اداری ریخته است شفافسازی اثر اساسی خود را نداشته باشد. حدود ده سال پیش یک روز در یکی از سازمانهایی که به رشوهخواری معروف است در جمع کارمندان نشسته بودم و داشتند خاطرات رشوهخواری خود را میگفتند و میخندیدند، یکی از آنها میگفت “یک روز یکی از ارباب رجوع یک جعبه شیرینی آورده بود و با ترس و لرز یک بسته پنجاههزار تومانی زیر جعبه شیرینی گذاشته بود، من هم بسته پول را باز کردم و به همه نشان دادم و گفتم که ملت پانصدهزار تومان نیستها!! پنجاه هزار تومان است! برایمان شایعه درست نکنید!” روزی دیگر در کنار یکی از مدیران ارشد استانی بودم که تعریف میکرد که به فلانی گفتم بیا و این سالن اجتماعات ما را درست کن و من هم بابتش پورسانت نمیخواهم! طوری تعریف میکرد که گویی کار فوقالعادهای انجام داده است! با همه این احوالات هنوز هم شفافسازی به خصوص در مطبوعات و رسانهها و فضای مجازی از کارکرد قابل اعتنایی برخوردار است. شفافسازی افزایش هزینه اجتماعی فساد است! مدیری که بداند دیر یا زود بدون آنکه محکوم شود و یا نشود در مطبوعات فساد آن برای جامعه آشکار خواهد شد، بی شک مراقبت بیشتری در مورد خود خواهد داشت.
با بکارگیری روشهای یادشده میتوان انتظار کاهش فساد اقتصادی را داشت. باید متذکر شوم که حتی اگر تحریم اقتصادی نتواند اثری بر روی اقتصاد کشور داشته باشد که دارد، بی شک فساد اقتصادی به تنهایی میتواند اثرات غیرقابل جبران داشته باشد که جبران آن به سادگی ممکن نخواهد بود.
من به عنوان مدیر یک بخش خصوصی به دلیل روال های کند و فساد و قراردادهای یکطرفه و زجر اور بخش دولتی فرمان کسب و کار خود را به گونه ای چرخاندم که بخش بزرگی از درآمد شرکت از بخش خصوصی حاصل می شود و بی خیال درامد از سازمان های دولتی شدیم.
هر چند که این نسخه ای نیست که بشود به همه توصیه کرد. اما اگر دولت محتاج پیمانکار شود و روال معکوس وضعیت فعلی شود. احتمال فساد و قراردادهای یکطرفه کاهش پیدا می کند