چهارده سال با بهساد
بیست و یک فروردین سالروز رسمی به دنیا آمدن بهساد است و بهساد عزیز من وارد پانزدهمین سال زندگی خود میشود. پانزده سال بخش زمان زیادی است و باید قضاوت کرد که آیا بهساد شرکت موفقی بوده است؟ فکر میکنم بهترین هدیه من به بهساد در سالروز تولدش نقد آن باشد.
خب مشخص است که بهساد شکستها و موفقیتهای زیادی داشته است. من مهمترین موفقت بهساد را اعتماد مشتریانی میدانم که در بالاترین سطوح کشوری به ما اعتماد کردهاند و مدیریت اطلاعات و بخشی از سازمان خود را به ما سپردهاند. بهساد در زمینه نرمافزارهای مدیریتی یک نام قابل اعتنا و اعتماد است . بعضی وقتها که سوار بر هواپیما هستم و از بالا به شهرها و به خصوص تهران نگاه میکنم با خود میگویم ببین در بسیاری از نقاط این کشور و (حالا حتی جهان) از سیستمهایی که ما نوشتهایم استفاده میکنند تا یک کار عملیاتی و یا مدیریتی انجام شود و این حس خوبی است که میبینی که در گوشه کوچکی از این جهان بزرگ نقشی داشتهای. در این موفقیت عواملی نقش داشتهاند که باید آنها را تا آنجا که ممکن است برشمرد:
- محیط خوب برای شروع کار:
سال ۸۱ که شروع کردیم، همزمان بود با حمایتهای دولت فرهیخته آقای خاتمی از فناوری اطلاعات. وامها و بودجههای خوب. صنعت شکوفا و اقتصادی که به اندازه الان بیمار نبود. کارهای خوبی گرفتیم که برای اینکه هزینه اشتباهات چند جوان بیتجربه جبران شود، کافی بود. هر چه تلاش میکردیم متناسب با آن نیز نتیجه میگرفتیم.
- انگیزه و پشتکار و علاقه
خیلی کار میکردیم. عاشق کارمان بودیم و هستیم و با تمام خستگیها از پای نمیافتادیم. حکایت ما یا تن رسد به جانان یا جان ز تن در آید بود. ما به رسالتی که برگزیده بودیم اعتقاد داشتیم.
- بیباوری به شکست
دوستان من و من باور داریم که شکست نمیخوریم. ما بسیاری از پروژههایی را به موفقیت رساندهایم که کسی به اتمام و انجام آن باور نداشته است. «باور» داریم که موفق میشویم.
- گروه خوب
همواره افراد بسیار خوبی در همه ابعاد سازمانی بهساد و یا در کنار آن بودهاند. چه از مشتریان و چه همکاران بهسادی که اگر نبودند بهساد نیز نبود. لازم است نسبت به همه آنها که بودند و رفتنهاند و یا هنوز هم هستند سپاس ویژه داشته باشم.
- محتوای حرفهای
ما نرمافزاریهایی نبودیم که وارد حیطه مهندسی صنایع شده باشیم. بلکه برعکس مهندسان صنایعی بودیم که از نرمافزار هم چیزهایی بلد بودیم. این کار ما را تا حدی خاص کرده بود و صنایع و کارخانجات که شروع کار ما با آنها بود، اعتماد بیشتری نسبت به ما داشتند. ما از جنس آنها بودیم.
اما باید اعتراف کنم که بهساد امروز با ایدهآلها و آرزوهای من و البته آن چه که باید میرسیده فاصله دارد و من این را بزرگترین ناکامی میدانم. برای این ناکامی هم دلایل مهمی وجود دارد:
- بیتجربگی و بیسوادی
ما تجربه شرکت داری نداشتیم، سواد آن را هم نداشتیم و در کنار این میخواستیم همه چیز را خود اختراع کنیم و بر اساس روش خود شرکت را اداره کنیم. مدیریت یک دانش است که هم باید آن را خواند و هم تجربه کرد. ما این موضوع را به رسمیت نشناخته بودیم.
- ضعفهای اخلاقی و کار گروهی
این را اول در مورد خودم میگویم. من اشکالات اخلاقی زیادی داشتم و البته با وجود تمرینهای مدیریت بر خود هنوز برخی از آنها را نیز تا حدودی دارم.
بین «ثبات عقیده و اعتقاد به درستی چیزی» و «خودمحوری» مرز ظریفی وجود دارد که گاه من آن را اشتباه میگرفتم و همچنین بین «قاطعیت» و «عصبانیت» نیز تفاوتهای جدی وجود دارد که بسیار پیش میآمد من آن را درک نمیکردم.
در کنار این ما بسیار جوان و کم تجربه و خام بودیم و اصول کار گروهی را بلد نبودیم. در شراکت با یکی از شرکا دچار اختلاف شدیم و منجر به جدایی او از ما شد که هم آن اختلافات و هم آن جدایی به ما آسیب رساند.
- غفلت از محیط
ما کار خود را در اراک شروع کردیم. شهری که ظرفیت صنعت بالنده آن میتوانست بهساد را به یک غول نرمافزاری تبدیل کند. اما وقتی شرایط بازار کار تغییر کرد و به دلیل سیاستهای دولت نهم و دهم صنعت افول کرد و ما بازار را (تا اینجا بر اساس یک استراتژی درست) از اراک خارج کردیم، ولی خود تا سالها در اراک ماندیم. ماندن ما در این شهر برای ما بیآسیب نبود.
- ویرانی اکوسیستم
آسیبهایی که کشور در آن هشت سال جنگ تحمیلی دوم (۹۲-۸۴) دید، بسیاری از صنایع و شرکتهای بزرگ را به خاک سیاه نشاند و ورشکسته کرد. ما که جای خود داریم. هر چند که ماهی شناگری باشی، در لجنزار و باتلاق نمیشود به خوبی شنا کرد. اعتراف میکنم که رشد بهساد در این دوران خود یک شاهکار بوده است.
- استراتژی محصول و بازار
بازار که تغییر کرد، ما که سفارشی کار بودیم و پروژهای کار میکردیم خیلی دیر به سمت تولید بستههای نرمافزاری رفتیم و محصولات ما هم بزرگ، تخصصی و با بازار خاص سازمانی و دولتی بود. میشد به سمت بازارهای دیگر از جمله تجارت الکترونیک، موبایل و محصولات پرتیراژ رفت. در این زمینه با سرعت مناسب عمل نکردیم.
ظرفیت مدیریت
برای مدیریت برای فرآیند و سیستم داشت که من آن را «ظرفیت مدیریت» میدانم. ما در این حوزه جای کار زیادی داشته و داریم و خواهیم داشت و به نظر من برای کم پرداختن به آن باید سرزنش شویم.
- پایبندی به ارزشها!
ما اهل خیلی کارها نبوده و نیستیم. اهل زد و بند و رشوه و رانت و آنچیز که سکه رایج بازار است. شاید باعث شده باشد که از نظر اقتصادی و مالی به همه هدفهای خود نرسیم. اما معتقدم که این موضوع در بلند مدت یکی از مهمترین عوامل رشد و توسعه بهساد خواهد بود.
در کشور ما شاید صدها شرکت نرمافزاری در قد و قواره بهساد وجود دارند که هر یک نیز بازار خاصی را در اختیار دارد. «سن»، «اندازه» و «بلوغ» با یکدیگر تفاوت دارند. برای ماندگار شدن و پیشرفت باید «بالغ» شد و بهساد به سنی رسیده است که باید «بلوغ» پیدا کند. من باور دارم که اگر از اشتباههای گذشته پرهیز بیشتری داشته باشیم، به این بلوغ نزدیکتر خواهیم شد.
آقای آواژ و شرکت بهساد، بابت چهارده ساله شدن بهساد صمیمانه تبریک میگویم. به امید صد و چهل سالگی اون. خیلی خوب است که هم زمان با اعلام چهارده سالگی نقدی هم بر عملکرد چهارده ساله خود دارید.
آقای مهندس محبی عزیز
از محبت شما بسیار سپاسگزارم. بهترین آرزوها را برای شما و پایسا دارم و امیدوارم روز به روز موفق و پیشرو باشید و اشتباهای ما را هم تکرار نکنید!
باز هم ممنون
زادروز انتخاب عالی و تولد بهساد مبارک ! براتون آرزوی موفقیت دارم و بابت اشتراک تجربیات تون هم ممنونم.
جناب احمدزاده بزرگوار
نسبت به محبت و لطف شما بسیار سپاسگزارم. امیدوارم که همواره شاد و پاینده و موفق باشید.
فقط می تونم بگم زاد روز بهساد مبارک. من به هموطنانی چون شما می بالم مهندس آواژ
جناب فتح اللهی عزیز
از محبت بی نهایتی که داشته و دارید سپاسگزارم، امیدوارم شاگرد خوبی در محضر جنابعالی و سایر دوستان باشم.
سلام
سال نو، تولدتون و تولد بهساد رو تبریک میگم امیدوارم به قول دوستان ۱۴۰ ساله بشین
بهساد یه دانشگاه تمام عیاره
موفق و پایدار باشین
از محبت شما سپاسگزارم. خوشحالم که یکی از همکاران قدیمی بهساد را با تمام سختگیریها و سختیهایش یک دانشگاه میداند که شاید هم برای یادگیری و رشد و پیشرفت مفید بوده باشد. این جمله من را هر چه بیشتر به این نتیجه میرساند که در بحث آموزش و یادگیری جدیت بیشتری داشته باشم که بد نیست بدانید که آموزش جایگاه محکمتری در بهساد پیدا کرده است.
امیدوارم هر جا هستید موفق و شاد باشید.
آقای آواژ عزیز صمیمانه تبریک میگم ۱۴ سالگی بهساد را و امیدوارم روز به روز موفقیت های بیشتری کسب کنید
جناب انصاری عزیز
از این که به وسیله بهساد و روزنوشت ها دوست خوبی مانند شما پیدا کرده ام، بسیار خوشحالم و از اظهار محبت و لطف شما هم بی نهایت ممنون. شاد و سلامت و پاینده و موفق باشید.
داشتن یک شغل مستقل موفق در کشور ما سرمایه بزرگی است که افراد بسیاری در آرزوی به دست آوردنش هستند. بابت داشتن چنین سرمایه ای به شما تبریک میگم و برایتان آرزوی بهروزی و موفقیت روزافزون دارم.
گویند که سنگ لعل شود در مقام صبر
آری شود، ولی به خون جگر شود