رضایت مشتری یا رضایت خود، مسئله این است
رضایت مشتری یک اصل است! اما باور کنید که در فرهنگ ما «رضایت خود» اصل متقن و با دوام بیشتری است.
- خندهام میگیرد وقتی که در تبلیغات تلویزیونی بانکها، کارمند بانک بر میخیزد و با مراجعه کننده دست میدهد ولی در واقع کارمند اخموی بانک را در مقابل خود میبینم که دو کیلوگرم کله را تکان میدهد تا جواب سلام من را ندهد!
- زورمشتری وقتی زیاد باشد، پوست فروشنده/پیمانکار را میکند. تعارف هم ندارد.
- زور فروشنده/پیمانکار زیاد باشد، پوست خریدار/کارفرما را میکند. تعارف هم ندارد.
- گاهی مشتری خواستههای زیاده از حد دارد.
- گاهی فروشنده و پیمانکار از کار خود میدزدد.
- گاهی نیز تعامل بین این دو به وجود میآید.
کاش مفهوم «خود» را به چند متر بیشتر از مرزهای فیزیکی بدن خود گسترش دهیم. به یقین آن وقت زمین جایی بهتر برای زندگی کردن خواهد بود.
سلام
موافق با تمام متن شما نیستم
مشتری پادشاه است و همیشه باید بیشتر از پولی که می گیریم کار کنیم چرا که در نهایت این کار اضافه میشه اعتبار وتجربه برای ما
البته باید در تنظیم قرارداد خیلی دقت کرد
سلام
از این که با من موافق نیستید بسیار سپاسگزارم. چیزی که شما می فرمایید درست است و باید چنین باشد. اما در عمل حداقل در ایران چنین چیزی واقعیت ندارد. موضوع دیگر اما نیروهای پنج گانه پورتر است. وقتی که فروشنده انحصاری شود، قدرت چانه زنی او بالا میرود.