چرا (برخی از) کارفرمایان بد هستند؟
در ذیل نوشته پیشین، دوستی از ظلمهای کارفرمایان بر کارمندان شرکت خود نوشتند که یکی از موضوعات جاری جامعهاست. موضوع بسیار گسترده و پیچیده است و البته در کنار گسترش بیاخلاقی و دروغ و فریب در جامعه، فضای کار و فعالیت درون شرکتی نیز از آن مصون نمانده است. در این نوشته سعی میکنم تا به طور مجمل بر اساس تجربیات خود و دوستان کارآفرین و شرکتدار به این سئوال پاسخ بگویم
- “بدبودن ذاتی” برخی کارفرمایان
اولین و نه برترین و محکمترین دلیل برای بد بودن برخی از کارفرمایان بد بودن ذاتی آنهاست. این روزها و (شاید هم از گذشته) بوده و هستند افرادی که برای تامین منافع زودگذر خود حاضر هستند به هر عمل ظالمانهای مبادرت ورزند. بخشی از این ظلم هم به کارکنان شرکت است. البته من این افراد را بیش و پیش از آنکه بد بدانم، احمق میدانم. ظلم به کارکنان هر شرکت باعث بروز بی اعتمادی و تنش در فضای کاری شرکت میشود و این فضا مخرب تولید و ارائه خدمات است و خود کارفرما بیش از هر کس از این فضا آسیب خواهد دید.
- قانون نا کارآمد:
اعتقاد دارم که قانون کار، در کنار بسیاری از قوانین حوزه کارآفرینی کشور، پاسخگوی نیاز کشور به رشد و توسعه و خروج از رکود نیست. این قانون بیشتر بر مبنای حمایت صدقهای و ولیمآبانه از قشر کارگر تدوین شده و در ذات آن پیشبینی نشده است که حمایت واقعی از کارگر یعنی به وجود آوردن فضایی که به واسطه تولید و ارزشآفرینی، شغل کارگر و منافع او حفظ شود. حرمت و احترام هر قانونی نیز به تطابق آن با شرایط زمان بر میگردد. وقتی که قانون در بسیاری از موارد ناکارآمد میشود، خاصیت اجرایی خود را از دست میدهد. و وقتی که قانون برای کارفرما اهمیتی نداشته باشد آن را به هر شکل ممکن دور میزند و این دور زدن را مطابق با منافع شخصی خود انجام میدهد و نتیجه دلخواه خود را از آن میگیرد.
- نبود مجامع صنفی کارکنان
به طور مشخص تا آنجا که من میدانم در حوزه فناوری اطلاعات و به احتمال قریب به یقین سایر حوزهها، مجمع صنفی و قانونی که بتواند از حقوق کارکنان دفاع قانونی نماید وجود ندارد و این موضوع به طور عملی بر عهده اداره کار قراردارد که با توجه به این که یک سازمان دولتی است، علاوه بر وجود فساد اداری و سایر موارد مبتلا به ادارات دولتی، از کارآمدی لازم برای دفاع از حقوق کارکنان شرکتها برخوردار نیست. وقتی که کارکنان حامی قانونی و کارآمدی نداشته باشند، به آنها ظلم میشود.
- دروغگویی و خلف وعده برخی کارکنان
دوستی میگفت که پدر یکی از کارکنان شرکت او، تماس گرفته و به او گفته است که «این دختر سر کار بیاید و بیکار نباشد، حقوقش را هم من هر ماه به حساب شرکت واریز میکنم». بعد همان فرد نه تنها هیچگونه مبلغی پرداخت نکرده، بلکه بابت مدتی که به طور عملی کار یاد میگرفته و کارآموز محسوب میشده، به اداره کار از دوست ما شکایت کرده بود. . یا شنیده میشود که افراد در بدو ورود میگویند ما اینجا کار کنیم و کار یاد بگیریم، انتظار حقوق نداریم. همین افراد با توسل به انواع دروغ و حیل مدعی حقوق از دست رفته خود میشوند. در این شرایط کارفرمایان متوسل به روشهایی مانند، قرارداد و فرم تسویه سفید امضا، تضامین متعدد و … میشوند. البته در ابتدا کارفرمایان برای دفاع از خود به این اقدام توسل میجویند ولی وقتی که یک روشی جواب میدهد، خیلی ظرفیت و اخلاق میخواهد که از این ابزار فقط به طور اخلاقی استفاده نمود. آن هم در جامعه بیاخلاق امروز
من بارها گفتهام که ظلمی که برخی کارکنان به کارفرمایان میکند به طور گسترده در جایی دیگر به خود آنها و سایر کارکنان بر میگردد.
با سلام و آرزوی توفیق و سلامتی
تشکر بسیار از اینکه به نوشته من و نا نوشته خیلی از دوستان پاسخ دادید.
باشد که کارکنان و کارفرمایان رستگار شوند.
یا حق.
سلام و عرض ادب و احترام
فکر می کنم که وظیفه همه ما این است که در جهت اخلاقی زیستن تلاش کنیم. پاسخ من تلاش بسیار بسیار کوچکی در این راستا بود.
موفق و موید باشید.
صداقتی را که در نوشتن دارید دوست می دارم. تشکر
سلام
نسبت به محبت شما سپاسگزارم…