به نظر میرسد که تعطیل است!
چند وقت پیش بود که در یکی از شرکتهای مشتریان بودم و در ذیل گزارش کار مدیران یکی از مناطق زیرمجموعه مدیرعامل محترم نوشته بودند که “به نظر میرسد که تعطیل است”. حالا حکایت اوضاع و احوال کشور در ایام عید نوروز است. به ظاهر چهار – پنج روز و در عمل سه – چهار هفته نه که به نظر برسد، مملکت به طور واقعی تعطیل است.
واقعیت این است که جامعه ما به تنبلی و تنپروری عادت کرده است. در یک نگاه محدود این شرایط برای دولت و بسیاری از سازمانها و شرکتهای دولتی سودآور است. چرا که هم رضایت کارکنان تنبلشان را به همراه دارد و هم اینکه در بسیاری از سازمانها هزینه آب و برق و تلفن و به طور کلی عملیاتی بودن سازمان، بیشتر از درآمد آنهاست و با تعطیل شدن عملی سه هفتهای سود بیشتری عاید سازمان میشود. پول نفت هم که هست و حقوق سر ماه و انواع و اقسام پاداشها و کارانهها هم که جاری …
این میان بخش خصوصی تولید و خدمات بیشترین آسیب را میبیند. اگر یکی مانند بهساد بخواهد که خیلی سخت بگیرد و همکاران را موظف به حضور کند و مرخصیها را محدود، یک جور تقابل با محیط محسوب میشود و عوارض پرسنلی دارد. اگر هم بخواهد مانند دولت تعطیل کند که پایان ماه نزدیک است و انواع و اقسام هزینه در راه…
من فکر میکنم که در کنار همه تبعیضهای آشکاری که در حق بخش خصوصی میشود، این تبعیض پنهان را نیز باید اضافه کرد. فعالان بخش خصوصی هم که …بگذریم
مطمئن باشید اثرات مثبت این دو هفته تعطیلی به مراتب بیشتر از سخت گیری و وادار کردن کارمند ناراضی به کار در این روزهای تعطیلی کشور است.
کارمندی که دو هفته مال خودش بوده و تفریح کرده با نیروی تازه ای کار رو شروع میکنه،
اما وقتی همین روزها رو مجبورش کنید بیاد سر کار، همون آدم خسته آخر سال خواهد بود.
کار کردن، همه زندگی نیست
آقای تیموری هر کسی از دید خودش به تعطیلی نگاه میکنه . کارمند و مدیر مثل زنجیر به هم نیاز دارند و اگر تعطیلی باعث لطمه اقتصادی بشه هر دو متضرر خواهند شد .