کارمندان دولت و ما
در عنفوان جوانی کارمند یک شرکت شبه دولتی بودم. دوام نیاوردم و با استفاده از رونقی که بازار کار آزاد در زمینه مهندسی صنایع و فناوری اطلاعات داشت، به صورت آزاد (Freelancer) شروع به کار کردم. به لطف دوستان و بر اساس یک آرزوی دیرینه و یک اتفاق بهساد به دنیا آمد و شد آنچه که میدانید…
به خصوص در بحرانهای مالی و کاری همواره این سئوال برایم پیش میآید که آیا ادامه زندگی کارمندی و ارتقا تا ردههای ارشد مدیریت آنجا و در کنار آن داشتن چند کار نیمه وقت و مشاوره بهتر نبود؟ بعد برای آنکه خودم را آرام کنم به خود میگویم، هی فلانی فسیل میشدی میرفتی پی کارت! مثل خیلیها که در سازمان مشتری میبینی که به یقین از هوش و تحصیلات از من کم نداشتهاند و الآن گوشه یک اداره فسیل شدهاند. نه تخصصی دارند و نه حساسیت به درک از هستی
اما واقعیت این نیست و یا حداقل تمام واقعیت این نیست.
در میان کارمندان دولت و ادارات دولتی هستند افرادی که تواناییهای مدیریتی/اجرایی و حتی کارشناسی بالایی دارند. هستند افراد زیادی که به یقین انسانتر از من هستند و در راه تهذیب وجود خود گامهای زیادی برداشتهاند. هستند افرادی که از نظر اقتصادی با یک برنامهریزی مدون و صحیح پیشرفت قابل توجهی داشتهاند. حتی در میان آنها دیدهام افراد نازنینی که دستی چیره در هنر دارند و فهم و درک ادبیات غنی ایران زمین. مهمتر از همه «شازده کوچولو» ۱ را خواندهاند و مفاهیمی متعالی از «عشق» را میشناسند. آنها خوب بلد هستند که هجی کنند، زیر و زبر زندگی را…
تقسیم بندی افراد و ارزیابی آنها بر اساس محل کار و فعالیت اشتباه بزرگی است. ارزش افراد با پرهیز آنها از بدیها و ایجاد خوبیها و ارزشها در خود و جامعه مشخص میشود. ما حق نداریم در مورد کلیت همه افراد یک سازمان حتی بر اساس رفتار ظاهری آنها قضاوت کنیم و بین خود و آنها در فکر خود دچار تبعیض شویم. کافی است که پردهها را کنار بزنیم و نقابها را برداریم. گفتگو ندارد که آنگاه نه من یک فعال بخش خصوصی دروغگو و فرصت طلب هستم و نه طرف مقابل یک کارمند ساده بهانهگیر
کریمان جان فدای دوست کردند
سگی بگذار، ما هم مردمانیــــم۲
پاورقی______________________________________________________________
- پرخوانندهترین کتاب جهان پس از انجیل و قرآن کریم که به عنوان کتاب قرن بیستم شناخته شد و در آن مفاهیم بدیعی از عشق و انسانیت و وفاداری به زیبایی تمام به تصویر کشیده شدهاند.
- شعر از
حافظمولوی