رقابت در بازار
همواره اعتقاد داشته و دارم که وجود رقیب باعث رشد شرکتها میشود. به عبارتی شرکتها را از تنبلی خارج میکند و باعث میشود که به ارتقای محصول خود فکر کنند. نفع مشتری هم به نظر من در همین به دست آوردن یک محصول با کیفیت است.
در مورد سامانه جامع مدیریت اطلاعات و آمار مهمترین رقیب بهساد که با توجه به زمان فعالیت بیشتر سهم بیشتری هم در بازار دارد شرکت فرابر محسوب میشود. فرابر یک شرکت جا افتاده خوب است که در مورد چند استعلام و مناقصه نیز به طور مستقیم به رقابت با آنها پرداختیم. چند مورد را آنها بردند و چند مورد را هم ما. چیزی که وجود داشت این بود که هر دو شرکت رقابتی مبتنی بر اصول بازار و سودآوری داشتند.
به تازگی اما تازه واردی پیدا شده که نه محصول با کیفیت دارد و نه به طور اصولی بازی در بازار را بلد است.
چندی پیش در یک استعلام سر و کلهاشان پیدا شد. بر اساس شناختی که از استعلام داشتیم، قیمت مناسبی را پیشنهاد دادیم که با قیمتی که شفاهی گفته بودیم تفاوت داشت. شرکت کارفرما هم تمایلی به ما نداشت! اما با استفاده از یک قیمتگذاری صحیح به نحوی که آسیب هم به بهساد وارد نشود، استعلام را برنده شدیم.
دو هفته بعد سازمان مشابهی همان استعلام را ارائه نمود. قیمت ما با توجه به کاهش فاصله جغرافیایی و آماده بودن زیرساختها کمی، کمتر از قیمت قبلی بود، اما شرکت تازه وارد، قیمت خود را به بیش از یک سوم قیمت قبلی کاهش داد تا برنده شود! پیشبینی ضرر سنگینی در این کار برای او وجود دارد و به عبارتی مستقیم خود را به اضمحلال میکشاند. وقتی قیمت به این شکل پایین باشد، کارفرما هم ضرر سنگینی خواهد داشت. چرا که کارگزار (پیمانکار) نمیتواند منابع لازم را برای انجام کار تامین نماید و انجام کار را زمانبر و زیانده میسازد. اشتباه دیگری که داشتند این بود که به سراغ کارفرمای اول هم رفتهاند و گفتهاند که «کار را بهساد ندهید!» این هم نشانه بلد نبودن بازی در بازار است. وقتی رقیب برد، باید پذیرش پیروزی او را داشت. در کسب و کار ارزشهای بالاتری نسبت به پول وجود دارد که نباید آبرو و اعتبار خود را به سادگی به آنها فروخت. امیدوارم وجود شرکتهایی اینچنین بازار نرمافزار را به افتضاح بازار طراحی وب نکشاند، یادم هست دوستی میگفت: «کسی که میگوید من پراید را با پانصدهزار تومان میسازم، یا اصلن نمیداند پراید چیست و یا دروغگوست!»