علی العجاله عرض شود که :
شده است که تا به حال حتی وقت فکر کردن نیز نداشته باشید ؟ البته من اینگونه شده ام . وبلاگ کمتر به روز می شود و من گرفتارتر و گرفتارتر می شوم . اما این را بگویم که در مدت گذشته به موفقیت های خوبی دست یافته ایم . گرچه دشواریهای زیادی هم داشته ایم ، از جمله اینکه بستانکاری های زیادی داریم که هیچ یک از مشتریان محترم ، حتی بخشی از آن را پرداخت نمی کنند.
با این حال نوشتن این روزنوشت مطابق با وعده همیشگی ، ادامه خواهد داشت و این روزنوشت حداقل هفته ای یک بار به روز خواهد شد.
اما عرض شود که :
- از اوضاع و احوال نظام صنفی ناراضی هستم چون :
- بسیاری از اعضای محترم هیات مدیره (به ویژه اصلی ها ، چون علی البدل ها که فی الواقع داستانی ندارند ) حق عضویت خود را پرداخت نکرده اند.
- نامه هایی نوشته می شود که نه ادبیات انشایی مناسبی دارد و نه محتوایی محترمانه ، یحتمل اینگونه ادامه پیدا کند باید برای نظام صنفی یک کمیسیون امور جنگ درست کنیم.
- کمیسیون ها هیچ کدام فعال نشده اند. اگر کمیسیون ها بیش از ده دقیقه در هفته به وظایف خود فکر کرده باشند ، انصافا تحولی نوین محسوب می شود.
- شخص محوری … (فی الحال به آن نپردازیم بهتر است)
- یکی از مشتریان به طور شدید ما رااذیت می کند. به هیچ صراطی ، مستقیم نیستند . پول که نمی دهند که هیچ ، باید روزی ۵ ساعت پیگیر کارهایی باشیم که نه سر دارند و نه ته
- در امور داخلی بهساد ، قصد ایجاد یک سری تغییرات وجود دارد. از جمله اینکه ساختار سازمانی ، از آن حالت ولو ( در ادبیات مدیریت به آن ساختار پهن و Flat می گویند ) یک ریزه عمودی تر خواهیم شد. یحتمل بخشی از مشکلات عدم هماهنگی و نظارت حل خواهد شد.
- امروز و هفته آینده را بسیار گرفتار خواهم بود.