بوی بهبود ز اوضاع جهان میشنوم
برای شرکتهایی مانند بهساد که به هر دلیل درست و یا نادرست، مدل کار و کسب خود را به صورت B2B (Business to Business) و B2G (Business to Government) انتخاب کردهاند، دولت نه تنها با سیاستگذاریهای خود در یک اقتصاد کاملن دولتی تاثیرگذار است، بلکه به عنوان یک مشتری کلیدی دست اول و یا دست دوم میتواند منشاء تغییرات زیادی در راهبردها و تصمیمهای شرکتی باشد.
در دوران طلایی تکفا به عنوان نماینده بخش خصوصی عضو شورای راهبردی فناوری اطلاعات یکی از سازمانهای دولتی بودم. پاییز ۸۴، اولین جلسه بعد از انتخابات دوره نهم ریاستجمهوری، نماینده دولت جدید به عنوان رییس شورا، ضمن زیر سئوال بردن فناوری اطلاعات گفت که تا موضوع کشاورزی مانده، کامپیوتر به هیچ دردی نمیخورد!!! من و دوستانم در آن جلسه فاتحه فناوری اطلاعات را خوانده شده میدانستیم. هیچوقت یادم نمیرود آن نگاه پر معنایی که بین ما اعضای شورا رد و بدل شد. آن جلسه، اولین و آخرین جلسه شورای راهبردی فناوری اطلاعات آن سازمان در دولتهای نهم و دهم بود.
شاید سال ۸۴ هیچیک از ما نمیدانستیم که قرار است در ۸ سال آینده چه مصائبی را در بازار فناوری اطلاعات تحمل کنیم. تا سال ۸۶ هنوز تهمانده قراردادها و پروژههای دوره تکفا نسیم کم رمقی بود که در کویر تفتیده بازار فناوری اطلاعات میوزید. اما از سال ۸۸ به بعد، همه چیز سخت بود و طاقت فرسا
بیشک ما نیز خود کم تجربه و پر از اشکال بودیم. در همین مدت بودند شرکتهایی که رشد نسبتن خوبی هم داشتند، اما مابین آنچیزی هم که آنها شده بودند و آنچیزی که سزاوار تلاش و دوندگی آنها بود تفاوت بسیاری وجود دارد.
در چهار سال (و به ویژه دو سال) گذشته بسیاری از دوستان من عطای شرکتداری را به لقایش بخشیدند. ما که ماندیم، خستهایم و نفس بریده. چند سال است که میدویم که فقط زنده بمانیم، که ماندیم و طاقت آوردیم.
اما ماجرا یک مزیت بزرگ نیز داشت، ما زندگی در شرایط سخت را آموختیم. به لطف پایین بودن تقاضا، ساختارهای بازاریابی را قوی کردهایم و فنون مذاکره را بهتر یاد گرفتهایم؛ ارزش و قدر مشتری را بیشتر میدانیم. به دلیل نبود نقدینگی، قناعت را یاد گرفتهایم و به سبب مشکلات ریز و درشتی که وجود داشت، صبور شدهایم و ساکت. همه دردها و رنجها در اطراف ما باعث شد مثل آهن در کوره رفته، آبدیده شویم و سخت.
حالا به نظر میرسد که همه چیز در حال بهتر شدن است. هر چند که شاخصهای اقتصادی همچنان بد است، ولی احساس خوبی از آرامش و بهبود در فضا جاری است. به نظر میرسد اوضاع کار و کسب نیز بهتر خواهد شد.
(این نوشته یک نوشته سیاسی نیست و فقط جنبه اقتصادی و کار و کسب دارد)
ما هم شرکت کوچکی در حوزه فناوری اطلاعات داریم. معنی این جمله رو با تمام وجودم درک میکنم که :
چند سال است که میدویم که فقط زنده بمانیم، که ماندیم و طاقت آوردیم.
درد مشترکی بود که حتی نتوانستیم فریادش کنیم
بار معنای این جمله “ما زندگی در شرایط سخت را آموختیم” را فقط آنان که قدردان هستند می دانند و بس.
سخنان شما دراین پست ، مرا یاد این آیه قرآن انداخت که “همراه هر سختی آسانی است ” وهمچنین عبارت معروف ” این نیز بگذرد . . .”
میانه روی ، قناعت ،صبر و سازش (احترام به حق خود و دیگران )در هر شرایطی کاربرد دارد
خدا را سپاس . . .
موفق و پیروز باشید
سلام
هرچند خیلی از ما بنا به دلایل متعددی بیان این قضایا را بصورت عمومی صلاح نمی دانیم
ولی نوشته اتان از روی نیت پاک بود و برای همه دست اندرکاران این حوزه قابل حس است
در جائی که بزرگان این حوزه به ارسال sms تبلیغاتی و فروش در حوزه های تجاری کوچک روی آوردند !
خود بخوان حدیث مفصل از این مجمل.
این قضیه رو هم کاملا قبول دارم که تغییراتی هرچند نامحسوس در جهت بهتر شدن اوضاع در حال صورت گرفتن است
انشاالله هرچه سریع تر شاهد رونق تولید و تسهیل کسب و کار در کشور عزیزمان باشیم
سرفراز باشید