امروز رفته بودم سازمان مدیریت و برنامه ریزی استان مرکزی ، با آقای حیدری معاونت محترم منابع انسانی صحبت می کردیم ، در مورد وبلاگ نیز هم. البته از عکس قبلی که من به صورت پنهانی گرفته بودم راضی نبودند. حق هم داشتند. یک عکس خوب از ایشان گرفتم و در مطالب بعدی از آن استفاده می کنم. کمی هم در مورد ساختار کارشناسی سازمان مدیریت و توانمندی آن صحبت کردیم. مختصری هم در مورد سایر مسائل.
اما موضوعی که این چند روز بیشتر به آن خواهم پرداخت ، انتخابات نظام صنفی رایانه ای استان مرکزی است . بالاخره این مهم با تلاشهای سازمان مدیریت و علاوه بر آن ( امروز خبر شدم همراه با تلاشهای آقای غیاثی ) به ثمر نشسته است و قرار است در روز ۱۲ دی ماه انتخابات انجمن با حضور استاندار محترم برگزار شود.
وجود نظام صنفی رایانه ای ، مشروط به فعالیت و دیدگاه مثبت اعضای هیات مدیره آن می تواند منشا ثمرات خیری برای استان مرکزی شود که در نوشته های بعدی در مورد آن خواهم نوشت.
تقریبا رقابت نسبتا زیادی برای دستیابی به حضور در هیات مدیره انجمن وجود دارد. شاید دلیل این باشد که متاسفانه کمتر شرکت اراکی را بتوان پیدا کرد که به شرکت دیگر اعتماد داشته باشد و کمتر شرکت اراکی را می توان پیدا کرد که از این سیاست عدم اعتماد زیان نکرده باشد و یا در معرض تمهت و عتراض واقع نشده باشد. . شاید به جز گذرگاه جهانی ( آقای هاکوپیان ) ، پویش پردازان (مهدی شهری ) و بهساد تا به حال کنسرسیومی که شرکت ها باهم کار اجرایی نیز کرده باشند وجود ندارد. به همین دلیل بسیاری از شرکت ها شروع کرده اند به لابی با سایر شرکتها برای جمع آوری رای….
من فکر می کنم ، به همه ، به خودم ، به رسالتی که بر دوش ماست. به مسئولیت سنگینی که اعضای هیات مدیره در مقابل دیگر اعضا ، در مقابل خود ، در مقابل وجدان خود ، در مقابل مردمی که تحت تاثیر فعالیت های نظام صنفی قرار خواهند گرفت. به راستی ما کجا هستیم ، در اخترک تفکر ما کدام گیاه خواهد رست ، کدام آفتاب روی خیرخواهی ما را خواهد ستود…