گناه بزرگ

بسیار شنیده‌ و دیده‌ایم که فردی با ترک ناگهانی شرکت، با همکاری با رقبای کاری، عقد قرارداد پشتیبانی با کارفرمای شرکت به مبلغی کم‌تر!!،  با دزدیدن مستندات و متن برنامه و به انحاء مختلف به خیال خود و شاید هم تا حدی واقعی به شرکت ضربه می‌زند و ممکن است ضمن توجیه کار خود جملاتی نیز در باب انتقام و … در دل و یا در زبان جاری کند… خوشبختانه در ده سال گذشته تعداد افرادی این چنین در بهساد از انگشتان یک دست کم‌تر بوده‌اند. اما متاسفانه در مورد شرکت‌های دوستانمان نیز من زیاد از این موارد شنیده‌ام.
موضوع مهم این است که افرادی که شرکتی را پایه‌ریزی می‌کنند و  پای در عرصه کارآفرینی به ویژه در حوزه‌های دانش بنیان می‌نهند، خود را برای انواع مخاطرات و مشکلات آماده کرده‌اند و یا به مرور زمان آماده شده اند. بهساد و شرکت‌هایی هم صنف و شبیه او  زخم‌های زیاد و عمیق‌تری به  تن دارند و به حرکت خود نیز ادامه داده‌اند. چنین رفتارهایی بیش از آن‌که به کارفرما ضربه بزند. ابتدا به خود و وجهه کارشناسی و اخلاقی خود شما ضربه می‌زند و دوم به دیگرانی که خود را آماده ورود به محیط کار می‌کنند.
چندی پیش وقتی در جلسه مصاحبه بودم، جملات مصاحبه شونده من را یاد یکی از همین افراد انداخت. این تقارن و شباهت کلمات و تا حدی چهره، عجیب من را به هم ریخت. “لعنتی،  تو اگر خیانت‌کار نبودی، تو اگر آن حرکت زشت را انجام نداده بودی، این تقارن پیش نمی‌آمد، این بدبینی نتیجه عمل توست!”، آیا باید به استقبال یک خیانت‌کار جدید می‌رفتم؟
با خود و دیگران این‌گونه رفتار نکنید، اگر در محیط کار مشکل دارید، اگر دریافتی شما کم است، اگر از رفتار من ناراضی هستید، اگر من بد هستم، راه آن گفتگو است. شما بد نباشید. مهر خیانت را به ابتدا به پیشانی خود می‌زنید، فضای کسب و کار فناوری اطلاعات کوچک است و همه هم‌دیگر را می‌شناسند. حتی آن فردی که شما را جذب کرده است!

 

۳ دیدگاه

  1. از شنیدن اینکه فردی می‌تواند یا توانسته متن یک برنامه را از روی کامپیوترهای شرکت کپی کند و با خود ببرد تعجب می‌کنم! اگر نرم‌افزاری درست طراحی شده باشد چه ضرورتی دارد که یک برنامه‌نویس به همه‌ی اجزای آن دسترسی داشته باشد که بتواند به سرقت آن دست بزند؟ به نظر می‌رسد دلیل ضرر شرکت در برابر چنین رفتارهایی بیشتر خود شرکت باشد.

    1. آقای احمدی عزیز:
      این که شرکت ها باید کنترل امنیتی داشته باشند درست. اما اجازه دهید چند مسئله در پاسخ شما مطرح کنم؟
      ۱- در نهایت یک نفر باید به تمام متن برنامه دسترسی داشته باشد یا نه ؟ آیا شرکت مسئول شبکه ای دارد که با استفاده از کابر ادمین به همه چیز دسترسی دارد؟ مطمئن باشید که حداقل باید یک نفر وجود داشته باشد که به همه چیز دسترسی داشته باشد و آن یک نفر …
      ۲- اگر یک برنامه کوچک بود که در اختیار یک نفر به تنهایی بود، آن وقت چه؟
      ۳- اگر جنابعالی یک کیف پول بدون مراقبت روی میز دیدید آن را برای خود بر می دارید و استدلال می کنید که مقصر صاحب کیف است که آن را روی میز می گذارد؟ اگر در خانه مردم باز بود شما به خود اجازه می دهید که وارد خانه شوید و هر چه دلتان خواست بردارید؟ به یقین چنین نیست. اینکه سیستم امنیتی شرکت ها چگونه باشد، موضوع این نوشته من نبود. اینکه کسی به خود اجازه دهد دزدی کند و چه ضرری هم به شرکت برسد یا نرسد، بازهم موضوع نوشته من نبود. هدف من از بیان این نوشته این بود که بگویم دزد عزیز، بیش از آنکه به من و امثال من ضرر بزنی، به خودت ضرر زده ای…

      بازهم از انتقادی که داشته اید ممنونم

      1. با شما در مورد ضرر دزد موافق نیستم. دنیا دار مکافات نیست. اعتماد بیش از حد نکنید که بیش از حد لطمه خواهید خورد. بنده سوالی برایم مطرح شده بود و پرسیدم و انتقادی از کسی یا چیزی نداشتم. حرف‌های شما در مورد انجام کاری نادرست توسط مورد اعتمادترین فرد در شرکت درست است اما اگر این اتفاق نیز مطابق شروع نوشته شما «بسیار شنیده‌ و دیده» شده باز جای سوال دارد.
        شاید واقعا لازم است بیشتر مراقب کیف های پول مان باشیم نکته ای که زیاد دیده می شود که از آن غفلت می شود یا توجه کافی به آن صورت نمی گیرد 🙂

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *