گوگل و سایر قضایا…
داشتم با دوستی که در فضای فناوری اطلاعات و اینترنت و اینجور چیزها حضور ندارد صحبت میکردم که این چه کاری بود که گوگل را تحریم کردیم! گفت کار درستی است!!! به پیامبر ما توهین کردهاند و ما هم آنها را تحریم کردهایم. انتظار نداشتم. سخت درمانده شده بودم که باید چه پاسخی دهم که هم به کفر و بیایمانی متهم نشوم و هم مسئله را برایش توضیح دهم. به او گفتم که فرض کن کارمندان اداره برق فیلمی موهن در مورد پیامبر اسلام درست میکنند، آیا شما برق خانه خود را قطع میکنید و میگویید من دیگر از برق استفاده نمیکنم یا اینکه راهی دیگر برای مقابله با آنها پیدا میکنی؟ خوشبختانه با درک وابستگی ما به جستجوهای اینترنتی موضوع را پذیرفت. اما نتیجهای که من گرفتم، برایم بسیار روشنگر بود. فهمیدم که آن آقایانی که متولی اینترنت کشور هستند، یا مانند این دوست ما هیچ درکی از اینترنت و کوچکترین وابستگی فنی و علمی به گوگل ندارند و یا اینکه اینترنتشان با اینترنت ما عوام! تفاوت دارد و چون به خلوت میروند آن کار دیگر میکنند. وگرنه در شرایطی که در دین اسلام به ضرورت آموختن علم حتی از غیر مسلمانان هم تاکید شده است، چطور میتوان به مانند کودکی که بر سر سفره غذا قهر میکند، از تغذیه فنی و علمی خود غافل شد؟
آیا بهتر نیست کمی فکر کنیم؟
واقعا گل گفتی مهندس ، یه لایک بزرگ.
فیلتر کردن گوگل مصداق مثل “خر چه داند قیمت نقل و نبات” میباشد.
برادر!! برادر؟!! برااااااااادر!
بله با شمام!
🙂
حرص نخورید. در حقیقت حرص نخوریم. برای اینکه تا بوده (یعنی از گذشته تا لااقل همین الان) مشتی نابخرد! بر سر برخی پستهای مهم چنبره زده اند!
حرصم الان خالی شد!