باز تعریفی از امور خیریه
همواره نوعی از خیرخواهی در همه جوامع کم و یا بیش وجود دارد. از انجمنهای حمایت از بیماران و معلولان گرفته تا موسسات و انجمنهای خیریه کمک به نیازمندان. باور دارم که حداقل اگر این نهادهای مردم نهاد نبودند و به عبارت عامیانه اگر مردم خود هوای مردم را نداشتند، ابعاد بسیاری از مشکلات اجتماعی بحرانیتر میشد.
خوشبختانه این نوع فعالیتها در اینترنت و رسانه ها نیز در حال گسترش میباشد. از کمک آنلاین به موسسات رسمی و ثبت شده چون محک و کهریزک گرفته تا فعالیت خیرخواهانه مطمئن خیریه همت و یا حتی اطلاع رسانی سایتهای خبری مانند وضعیت دختر رامهرمزی و حتی موردی که چند شب پیش من در اخبار ساعت ۱۰ شب شبکه ۳ در مورد مادر گچسارانی دستفروش و سه فرزند معلول او دیدم.
در این فعالیتها میتوان دو خصوصیت مشترک را بر شمرد. اولین خصوصیت تکیه بر احساس و وجدان شخصی و عمومی افراد برای کمک کردن است. اعتقاد و باور عمیق دارم که بیش از آنی که نیازمندان مالی، بیماران و معلولان به کمک شدن احتیاج داشته باشند، ما به کمک کردن احتیاج داریم. بنابراین محتاجهای واقعی جامعه مایی هستیم که با بهرهگیری نسبی از مواهب مادی و گاه حق و ناحق کردن و فساد اقتصادی و اداری، میخواهیم احساس مفید بودن کنیم و وجدان درد خود را بهبود ببخشیم و البته گاهی هم به شکرانه بازوی توانا! (و خوشحالی درونی از نداشتن مشکلات سخت) بر خود غره شویم که ما هم به امور خیریه میپردازیم. خصوصیت دوم و البته مهمتری که در اینگونه فعالیتها میشود بر شمرد این است که این فعالیتها نوعی پرداختن به معلول به جای بررسی و حذف علت است. اگر یک خانواده محروم و فقیر وجود دارد و اگر بیماری به مرحله حاد و درمانناپذیر خود میرسد، این وضعیت معلول و نتیجه علتهای فراوان است. از فقر فرهنگی و فقدان آموزش و ناکارآمدی ساختارهای دولتی گرفته تا یکی از مهمترین دلایل که همان فساد اقتصادی و اداری میباشد.
من هیچگاه وجود خیریهها و کمک به محرومین و نیازمندان را نفی نمیکنم و آن را به عنوان یک سنت خوب و پسندیده میشناسم. اما باور دارم که باید فعالیتهایی را نیز سامان داد که به نابودی ریشهها و عوامل بروز فقر و بدبختی (هر چند ناچیز) کمک کند. گروهی که با همکاری دوستان خوبم در صدد شکل دادن به آن هستیم، به یقین در این راستا فعالیت (فرهنگی) میکند. این نوع فعالیت از خصوصیات خاص خود برخوردار است، از جمله:
-
عقلی است: به جای بهرهگیری بالا از ظرفیت احساسی جامعه، از پتانسیل درک روابط علت و معلولی افراد استفاده میکند و باعث گسترش آن میشود.
-
کم هزینهاست: بر اساس قانون کلی “پیشگیری بهتر از درمان است”، مبارزه با فساد اقتصادی با هدف پیشگیری از عوارض اجتماعی و اقتصادی آن، بسیار هزینه کمتری نسبت به رفع محرومیتها و مشکلات دارد. به خصوص اگر هزینه درد و رنج یک نیازمند را هم به هزینههای جاری و رایج آن اضافه کنیم، این راهکار بسیار ارزان محسوب میشود.
-
تخصصی است: در فعالیتهای خیریه عمومی شناخت زمینههای جامعهشناسی و روانشنانسی مورد نیاز میباشد ولی با این وجود نبود این زمینهها مانع فعالیت عمومی در آن نمیشود و در نهایت با یک پرداخت ریالی میتوان کار خیر را به انجام رساند. بر خلاف آن، فعالیتهای مبارزه با فساد اقتصادی و اداری تخصص گرا است. برای این فعالیت نیاز به درک بالایی از روابط اقتصادی و اشراف به تفکر سیستمی و …وجود دارد. در سادهترین نوع همکاری که اطلاعرسانی محسوب میشود، آگاهی و تخصص از شیوههای روابط عمومی و اطلاع رسانی تاثیر به سزایی در موفقیت کار دارد.
-
جذاب و نو است: برای آنها که به کارهای چالشی علاقه دارند و به خصوص علاقمندان حوزه کارآفرینی، این فعالیتها، از تازگی خاصی برخوردار است و کمتر تجربه شده. پس میتواند زمینه جذب افراد علاقمند به این حوزهها را داشته باشد.
-
ریشهای است: گرچه برخی از فعالیتهای خیریه عمومی بر توانمند سازی محرومین تاکید دارد، ولی باز جنبه تسکینی بسیاری از آن فعالیتها هنوز جنبه غالب آن را تشکیل میدهد. در حالیکه فعالیتهای مبارزه با فساد اقتصادی و اداری به خصوص وقتی با رویکرد فرهنگی باشد، بیشتر به درمان ریشهای سیستمهای معیوب اجتماعی میپردازد.
بار دیگر از همه آنها که دلهایشان از بی عدالتی و فساد اقتصادی به درد میآید درخواست یاری میکنیم. در حال حاضر مشغول ارزیابی توان اجرایی و ایدههای خود در آغاز این راه هستیم. برای مبارزه با این پدیده شوم باید به هم بپیوندیم.
لازم است علاوه بر تشکر از دوستانی که با پر کردن فرم نظر سنجی ما را یاری کرده اند، از این دوستان خوب نیز برای اطلاعرسانی خوب و ارزشمندشان تشکر ویژه کنم.
علی واحد عزیز در فراخوانی برای یک حرکت سازنده
جواد احمدی زاده احمدزاده گرامی در ما فاسد نیستیم
آقای کمالیان با تجربه و محترم در یک حرکت خوب
علی نعمتی شهاب فعال و با انگیزه در لینکهای هفته (۹۳)
پ.ن : مطلب “دریافتن الگوی تغییرات به جای تمرکز بر روی وقایع“، از سلسله مطالب آموزش تفکر سیستمی می تواند بسیار در تکمیل این موضوع کمک کننده باشد.
اصل پیام در عبارت قابل تامل “بر اساس قانون کلی “پیشگیری بهتر از درمان است”، مبارزه با فساد اقتصادی با هدف پیشگیری از عوارض اجتماعی و اقتصادی آن، بسیار هزینه کمتری نسبت به رفع محرومیتها و مشکلات دارد.” وجود دارد ، کافیست درکش کنیم.
در ضمن ، من “احمدزاده” هستم ، نام خانوادگی من را بسیار شبیه به رییس جمهور محبوب مان نوشته اید !
جناب آقای احمدزاده عزیز
نسبت به همراهی شما باز هم سپاسگزارم و در مورد اشتباه سهوی و تایپی من، بسیار متاسفم. امیدوارم من را ببخشید.
اما نکته ای که اشاره کردید، بسیار درست است. اما چرا هزینه پیشگیری کم تر از درمان است؟ به طور کلی یکی از اشکال های مرسوم این است که ما دچار موانع سیستمی فکر کردن هستیم. تمرکز بر وقایع ، یکی دیگر از موانع یادگیری و تفکر سیستمی است . ما زندگی را به صورت مجموعه ای از اتفاقات می دانیم و برای هر اتفاق نیز یک دلیل روشن و واضح ارائه می نماییم. ما معمولا عادت داریم فقط تغییرات ناگهانی محیط و سیستم را درک نماییم و از درک تغییرات تدریجی عاجزیم . به طور واضح ما فقر را می بینیم و از آن زجر می کشیم، ولی عاملی که فقر را به وجود می آورد کمتر می بینیم.
اگر به http://www.behsad.com/portal/Default.aspx?tabid=120 مراجعه فرمایید توضیح بیشتری در مورد این موضوع نوشته شده است.
خوشحالم در حیطه ای مشغول به فعالیت هستم که خوبانی مثل شما هم در آن حضور دارند. در خصوص پیوندی که دادید هم ممنونم ، اطلاعات ذی قیمتی در آن بود که در حال مطالعه هستم.
آقای آواژ عزیز من هم همچون گذشته برای انجام هر حرکتی در راستای مبارزه با پدیده شوم رشوه خواری اعلام آمادگی میکنم … این دیر آمدن و دیر اعلام کردن را بگذارید به حساب گرفتاری های زیاد کاری …
آقای نام آور عزیز و گرامی
از این که اجازه می دهید در این راه همراه شما باشم سپاسگزارم.