پادشاه لخت است!
آنها که من را از نزدیک میشناسند و حتی دوستان فضای مجازی روزنوشتهای بهساد میدانند که نوشتن را خیلی دوست دارم و در نوشتن گاه از بازی با کلمات لذت میبرم. شاید پر اغراق نباشد که بگویم که نامهنگاری اداری را هم خیلی دوست دارم. غرض اینکه یکی از کارفرماها که بسیار اذیت میکند و در پرداخت مطالبات به شدت بد عمل میکند، به بهانههایی درست و اشتباه، به صورت کاملن غیر قانونی جلوی پرداخت یکی از مطالبات ما را گرفت و آن را با نامه به ما اعلام کرد. تاریخ نامه را هم دستکاری کرده بودند که مثلن در مهلت مقررطبق قرارداد پاسخ داده باشند. این بخش دستکاری بد جور روی اعصاب بود. به نظرم رسید که نوشتن یک نامه اداری نمیتواند راهگشا باشد. باید کاری میکردم که سیستم دردش بیاید. به یاد داستان پادشاه لخت و کودک جسور هانس کریستین اندرسن افتادم. در نامه اداری اینگونه نوشتم که : “نظری به غرضورزیهای شدید برخی افراد و کارشکنیهای واحدهای مختلف سازمان خود بیندازید و آنگاه در مقابل جوالدوز توقف پرداخت مطالبات این شرکت، سوزنی هم به عملکرد خود بزنید”. خیلی طبیعی بود که خوششان نیاید و مقام بالاتر تذکری برایم نوشت. مهم این بود اما که با صدای بلند اعلام کنم که پادشاه لخت است!
بعضی وقت ها جواب می دهد.
هفته پیش کارشناس یکی از مشتریان دولتی بد حساب ما تماس گرفته بود و با کارشناس پشتیبانی ما بد صحبت کرده بود. موضوع که به من رسید گفتم پول درست می دهند که تقاضای اضافه و ناز و افاده هم دارند. عصبانی شدم و یک نامه مفصل با لحن تند در اعتراض به نحوه پرداخت آنها کردم. آخرش هم نوشتم اگر با وجود بدپرداخت کردن های شما هنوز هم در تلاشیم که سرویس درست بدهیم به خاطر جلب رضایت شما نیست و آن اصلا برایمان مهم هم نیست. بلکه می خواهیم مردمی که به عنوان ارباب رجوع به شما مراجعه می کنند کمتر درگیر این برخورد های غلط برخی بخشهای شما باشند و حداقل بتوانند به صورت راه دور کارشان را پیگیری کنند.
انگار این عصبانیت من جواب داد. امروز دیدم یک بخش از مطالبات معوق ما را پرداخت کرده اند!
به شوخی به بچه ها گفتم یکی من رو عصبانی کنه، یک نامه تند دیگر هم بنویسم بلکه بقیه مطالباتمان هم از اینها وصول شد!
همین!
این مشکل نامه های با تاریخ جعلی برای ما هم گاهگاه پیش آمده. یکی از مشتریهای ما یک دفتر اندیکاتور دارند که هر روز صبح ازدو شماره بیشتر از روز قبل شروع میشود .یکبار هم شخصا دیدم که چطور نامه ها را با تاریخ گذشته تایپ و امضاء کردند و در اندیکاتور هم ثبت کردند و مهر فاکس شد هم روی آن زدند.
ماجرای دم روباه است که به شهادت دادن آمده …