همیشه در طول روز فکر می کنم که این هفته در وبلاگ چه مسائلی را بنویسم که هم به درد به خور باشد و همه گویای فضای بهساد و گاه مسائل و یا عکسهای جالبی پیش می آید که فکر می کنم خوب است در وبلاگ گفته شود ، با این حال خیلی وقت ها نوشتن یک موضوع خاص بسیار سخت می شود.
- اما عرض شود که امسال برای اولین بار در بهساد ، جذب کارآموز دانشگاهی داشته ایم ، شرطمان این بوده در صورتی که کارشان خوب باشد ، بعد از دوره کارآموزی هم در بهساد بمانند ، به طور کلی من نسبت به کارآموز حساسیت خاصی دارم ، یعنی احساس می کنم واقعا باید دو برابر دیگران کار کنند و کار یاد بگیرند. باید بنشینم و یک برنامه مدون برای آموزش آنها طراحی کنم.
- چند روز پیش برای پول اندکی به یکی از مشتریان مراجعه نمودیم ، پولی که شش ماه است که باید بدهند و نداده اند. مسئول مربوطه گفت چه خبر است؟!! فلان پیمانکار ۵۰۰ میلیون طلب دارد و چیزی نمی گوید!! ، من فکر کردم که گویی ندادن حق و دستمزد پیمانکار به نحوی در سازمانهای ما روال شده است که گویا حق مسلم کارفرماست که پول ندهد. بازهم فکر کردم که در فرهنگ دینی ما آمده است که مزد کارگر را هنگامی بپردازید که عرق او خشک نشده است.
لابد چون ما آی تی کارها چون عرق نمی کنیم پولمان را نمی دهند! - فشار کاری بسیار بالا است و مشتریان ماهم که اروپایی کار می خواهند و آفریقایی به تعهداتشان عمل می کنند.
- ….