بررسی عوامل عرضه و تقاضا در قیمت‌گذاری نرم‌افزار-۲

در نوشته پیشین گفته شد که در بازار آزاد، قیمت کالا و یا خدمات بر اساس عرضه و تقاضا تعیین می‌شود و به طور اصولی اقتصاد نه با دستور درست کار می‌کند و نه با تبانی در بلندمدت به تعادل می‌رسد. هم‌چنین در همان نوشته، بررسی اجمالی داشتیم بر معادلات سیستمی بین عناصر عرضه کننده کالا و خدمات نرم‌افزار.

بر خلاف اقتصاد دلال محور و غوغا سالار امروزی کشور، در دوران طلایی تکفا، اصطلاحی رواج پیدا کرده بود به نام اقتصاد دانش‌محور۱. در این گونه اقتصاد، “دانش” نقشی اساسی در تولید و مصرف محصولات داشته و یکی از شاخص‌های اندازه‌گیری عمل‌کرد این اقتصاد، میزان سرمایه‌گذاری در زمینه فناوری اطلاعات و ارتباطات می‌باشد.

پر واضح است که امروز در کشور، اثری از سیاستگذاری کلان در توسعه اقتصاد دانش محور دیده نمیشود و تقاضای محصولات و خدمات فناوری اطلاعات نه در تبعیت از سیاستهای کلان و وجود ردیفهای اختصاصی بودجه برای آن۲ ، که یا بر اساس نیازهای مبرم است و یا درک و انگیزههای شخصی مدیران.

بار دیگر فاجعه دانشگاهنماهای سطح پایین در مدل تقاضای محصولات و خدمات دانشمحور، نقش خود را ایفا مینماید. وجود دارندگان مدارک تحصیلی این دانشگاهنماها در بدنه کارشناسی، مدیریت میانی و مدیریت ارشد سازمانها باعث شده است که سازمانهای کشور در نبود سیاستگذاری کلان کشوری در حوزه فناوری اطلاعات، خود نیز از یک طرف از درک کارکرد صحیح این فناوری در رشد سازمانی خود غافل شوند و علاوه بر کاهش سطح تقاضای کلی، با کاهش سطح درک از کیفیت لازم در این محصولات، زمینه پذیرش شرکتهای کم کیفیت و ارزان قیمت را فراهم کنند (کور، کور را پیدا میکند و آب چاله را) و از طرف دیگر در تعامل با مشاوران و مجریان سطح بالاتر فناوری اطلاعات از عملکرد صحیحی برخوردار نباشند که این موضوع به دلزدگی فعالان فهیم این بخش منجر میشود که البته این خود به افزایش مهاجرت نیز میانجامد و فضا را برای افزایش نافرهیختگی بازتر میکند.

عامل دیگری که باعث کاهش تقاضای محصولات و خدمات دانشمحور میشود وضعیت نابسامان اقتصادی کشور است. واقعیت این است که حتی در همین در اقتصاد غیر دانش محور امروزی که اساس آن بر فعالیتهای فیزیکی است، بسیاری از سازمانها از بودجه و نقدینگی کافی برای انجام فعالیتهای فیزیکی ذاتی و اصلی خود نیز برخوردار نیستند. در این شرایط به یقین پرداخت هزینه برای محصولات دانشمحور اگر ناممکن نباشد، بسیارسخت و کم خواهد بود.

به عنوان نمونه و به یقین یک شرکت توزیع نیروی برق که از نقدینگی لازم برای خرید کابل و ترانسفورماتور و کنتور برخوردار نیست، نمیتواند نرمافزار مدیریت پروژهای را خریداری کند که بر زمانبندی نصب ترانسفورماتور و کنتور نظارت کند! و به قول یک دوست “در شهری که زمین لرزه آمده است، کسی به فکر این نیست که کت شلواری شیک و مارکدار بپوشد”.

در مدل دینامیک سیستم زیر، سعی شده است که با تکمیل و اصلاح مدل ارائه شده در بخش عرضه محصولات و خدمات فناوری اطلاعات، رابطه علت و معلولی عوامل موثر بر کاهش قیمت بیان شود.


 

با توجه به برخی سئوال‌ها و ابهام‌ها که برخی دوستان در نوشته قبل داشتند، یادآوری چند نکته لازم است:

  • نمودار به این صورت خوانده می شود که به عنوان نمونه

     


     

    هر چه “سطح دانش تخصصی”،کم شود، “سطح تعالی فرهنگی عرضه کنندگان” کم میشود و و به همین ترتیب هر چه “سطح تعالی فرهنگی عرضه کنندگان” کم میشود، “سطح دانش تخصصی”،کم میشود

  • ممکن است از برخی عوامل و روابط کمتر تاثیرگذار، به دلیل سادهتر نشان داده شدن مدل، نامی آورده نشده باشد.
  • نمودار ترسیم شده، ممکن است کمی با قوانین رسم سیستمهای دینامیکی تفاوت داشته باشد که دلیل آن فقط درک بهتر نمودار برای همگان است.
  • برای یادگیری تفکر سیستمی و دینامیک سیستمها میتوانید به آموزش تفکر سیستمی –نوشته دکتر مختاری در وبسایت بهساد مراجعه کنید.

و نکته آخر اینکه لازم است از علی واحد عزیز برای شروع بحث شیرین قیمتگذاری نرمافزار تشکر ویژه داشته باشم، همچنین از تمامی دوستانی که با نظرهای ارزشمند خود باعث تکمیل هر چه بیشتر بحث بودند و امیدورام که بازهم بتوانم از نظرهای ارزشمند آنها را در این زمینه استفاده کنم.

 

پاورقی:

  1. یادش به‌خیر یک سمینار برگزار کردیم به نام “نقش فناوری اطلاعات در اقتصاد دانش محور، سازمانهای دولتی استقبال بسیار خوبی از آن داشتند.
  2. تبصره ۱۳ که امروز در رابطه با سوخت در بودجه تعریف میشود در دوران تکفا مربوط به فناوری اطلاعات و ارتباطات بود

یک دیدگاه

  1. من باید از شما ممنون باشم که با اینکه می دانم سرتان حسابی شلوغ است وقت می گذارید و اینقدر دقیق موضوع را موشکافی می کنید.
    اما در مورد موضوع:
    کاملا درست می گویید، یادم است یکی دو سال پیش با مدیر تازه پست گرفته ای که مدرکش را نمی دانم از کجا گرفته بود در سازمانی دولتی جلسه داشتیم، متاسفانه طرف مقابل من از اندک سواد نرم افزاری بی بهره بود و حتی فرق بین بانکهای اطلاعاتی را نمی دانست و … فاجعه ای بود برای خودش. آخر جلسه دیدم با او نمی توانیم ادامه دهیم. به او گفتم من حتی حاضر نیستم شما را به عنوان کارشناس جزء نصب نرم افزار استخدام کنم، آن وقت چگونه می خواهید به عتوان یک مدیر کارفرما قبول داشته باشم؟
    ما ارتباطمان را با آن سازمان قطع کردیم.
    اما بعد ها شنیدم چه بلایی بر سر وضعیت آن سازمان آورد و آخرش هم به چه فضاحتی تقلیل پست پیدا کردو.. او رفت اما باز یکی مانند خودش بر سرکار آمد و بماند… این بازی همچنان ادامه دارد.
    چیزی که در این وضعیت از بین می رود زمان، انرژی و سرمایه های سازمان است و چیزی که باقی می ماند یک ویرانه در یک سازمان است و یک سرخوردگی برای ما.
    همین!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *