قیمت پایین فسفر
دوستی دارم در کار هنر و ادبیات و نشر، امروز باهم صحبت میکردیم، بسیار ناراحت بود از اوضاع اقتصادی. به او گفتم که امروز پیش فاکتور یک مشتری را که از اردیبهشت ماه قصد خرید نرمافزار دارد، برای ششمین بار تمدید کردیم، با همان قیمت هشت ماه پیش. در حالیکه هیچ چیز قیمت ۸ ماه پیش خود نیست. اصولا کاری که نیاز به فکر و تفکر داشته باشد گویی ارزشی مانند سکه و دلار و آجر ندارد. چه ارزان است قیمت فسفر در این حوالی..
گاهی باید غر زد، برای انبساط ذهن خاصیت دارد!
امید وارم پرداخت بشه، نه اینکه بعد از این مدت تازه برگرده بگه دیگه نیاز نداریم یا بهونه هایی که میارند
ممنون.. من هم امیدوارم… گرچه به هیچ وجه قیمت واقعی کار نیست.
سلام. بنظرم مشکل اصلی از خود ما نرم افزاریها است. به چند دلیل:
۱. خودمان ارزشی برای کارهایمان و اموالمان قائل نیستیم. بارها شده که غر میزنیم که اگر جنسی فیزیکی نباشد مشتری ایرانی نمیفهمد و به قیمت نمیخرد. مثال معروف اگر آجر بود بهتر میخریدند تا الان که نرم افزاره. ولی وقتی خودمان در مقام مشتری میخواهیم نرم افزار بخریم یا خرید خدمات کارشناسی داشته باشیم. میشویم همان مشتری نادان بازار و سعی میکنیم تا جایی که ممکن است ارزان خری کنیم.
۲. به هر قیمتی که شده میخواهیم بفروشیم. وقتی سراغ صرافیها یا طلا فروشیها میروی. اگر تصمیم داشته باشد نفروشد نمیفروشد حتی اگر ضرر کند. و وقتی قرار است بخرد میخرد حتی اگر ضرر کند. ما در این مقام هم دو مشکل زیرمجموعه ای داریم:
۲-۱. به قول معروف “پشت هم در نمیآییم” یعنی مدافع حقوق صنفی هم نیستیم و براحتی قیمت شکنی میکنیم.
۲-۲. قیمت گذاری درستی نداریم. نه هزینه تمام شده تولیدمان را میدانیم و محاسبه میکنیم. نه اینکه به همه آن دانشی که خود شما در چند پست گذاشته اید، اشراف داریم و نه دوست داریم و توان داریم که عمل کنیم. (ارزش مال خودمان را نمیدانیم)
۳. وقتی میفروشیم احساس میکنیم که برده ایم. سود کردیم و یا یک مشتری به مشتریانمان اضافه کرده ایم در صورتیکه به جرات میتوان گفت بسیاری از فروشهایمان ضرر است نه منفعت.
بازهم میتوان این موضوع را از زوایای دیگری بررسی کرد که خود شما و بقیه دوستان و همکاران بهتر به آن واقف هستید و هستند.
با احترام – اباذرنفیسی
پی نوشت : یک پرسش مهم اینکه چی میشد اگر ما هم زیر فاکتورهایمان قید میکردیم اعتبار … روز و بعد قیمت را مجددا ارزیابی میکردیم و برای فاکتور بعدی قیمت مناسب تر یا بالاتر میزدیم. اگر هر شرکتی ۱۰ فاکتور اینطوری عمل میکرد اوضاع بهتر از این بود که هست
از نظرهای کامل و جامع شما سپاسپگزارم… اگر اجازه بفرمایید در یکی از دو مطلب بعدی وبلاگ به آن پاسخ خواهم گفت.