انتقاد از خود
دوستی بزرگوار توصیهای به من داشتند که در انتقاد به خود در جمع، کمی رعایت کنم و برخی مصالح را در نظر بگیرم. به درستی اشارهای میکردند که اینگونه نوشتن، حتی اگر متضمن شجاعت هم باشد، در دیدگاه عموم برداشتهای دیگر و حتی تعابیر منفی و مضر هم خواهد داشت. وقتی که عمیق به موضوع فکر میکنم، به این نتیجه میرسم که توصیهای درست و بیان آن به دلیل وجود یک دوستی کوتاه ولی عمیق است.
از طرف دیگر باور دارم که ریشه بسیاری از مشکلات سازمانی و حتی فراتر از آن سرمنشاء همه بدیها و کاستیها و حتی جنگها و جنایتهای بشری، “خودپرستی” و “انانیت” افراد میباشد.
شاید بیدلیل نیست که در تفکر سیستمی هم توصیه شده است که هرگز نباید شرایط محیطی را سرزنش کرد و باید به جای نگاه به بیرون از پنجره برای یافتن ریشه مشکلات، به آینه روبرو نگاه کرد و آینه چو نقش ما را راست بنماید، چه کاری بهتر از خود شکستن و چه خطایی بزرگتر از آینه شکستن!
با توجه به اینکه من خود حجاب خود بوده و هستم، از این رو تصمیم کبری (به معنی بزرگ) گرفته بودم که پیش از هر چیز پردههای “من” را از مقابل خود کنار بزنم تا برای دستیابی به عالمی دیگر، از نو آدمی ساخته شود.
برای من انتقاد و یا حتی شماتت خود در جمع یک تجربه جدید محسوب میشود و در اینگونه نوشتن ممکن است تندرویها و اشتباهاتی را نیز مرتکب شوم و بدین جهت توصیه دوست شفیقم را آویزه چشم قرار خواهم داد. اما از طرف دیگر، فرآیند نگاه به خود و خودشکستن را مورد نظر خواهم داشت.
صادقانه من فکر میکنم شما در این راه موفق بودید.
امیر جان، از محبت شما سپاسگزارم، ولی فکر می کنم اشتباهاتی هم داشته ام
آقای آواژ عزیز، به نظرم از خود انتقاد کردن، شجاعتی میخواهد که شما دارید و این بسیار زیباست، شاید منظور آن دوستتان تفاوت قائل شدن بین انتقاد از خود و انتشار تمام آن انتقادها برای عموم بوده باشد. شاید…
آقای کمالیان عزیز: هدف من از بیان انتقادات در جمع دقیقا شکستن خودم در مقابل خودم بود. شکستن آن غروری که همواره از “من” یک “من” دیگر می سازد.
خیلی وقت ها ما در تنهایی و یا در محیط خصوصی، کارهایی را انجام می دهیم که در جمع حاضر به انجام آن نیستیم. به عنوان نمونه ما در یک محیط خصوصی حاضر به شستن دستشویی منزل و یا دفتر هستیم، اما اگر بین همکاران حضور داشته باشیم، چنین کاری را انجام نمی دهیم. این به چه دلیل است؟ من فکر می کنم که یک “من” مقابل من ایستاده است و اجازه نمی دهد که این کار انجام شود. به واقع که نگاه کنیم شستن دستشویی هیچ نکته منفی برای ما در بر ندارد. حال کمی فراتر به موضوع نگاه کنیم. من در خلوت خود خیلی به خود انتقاد وارد می کنم. اما مشکل اینجاست که آن “من” هنوز در مقابل من ایستاده است و اجازه نمی دهد که این موضوع را در جمع مطرح کنم. هدف من از بیان صریح انتقاد به خود شکستن آن “من” بود که البته بعد از شکستن آن احساس قدرت درونی زیادی به من دست داد.
نکته ای که باید بگویم این است که دوست من از منظر دیگری به موضوع نگاه می کند و آن منظر اجتماعی و عمومی است که پر واضح است که نگاه ایشان هم درست، دقیق و توام با احساس مسئولیت است. خودشکنی من به یقین دارای تبعات اجتماعی بوده است که باید آن را نیز مورد نظر داشتم و از این جهت سپاسگزار توصیه های دوستم هستم.
آقای آواژ
فکر میکنم ادامه این مبحث، چون تا حدود زیادی شخصی است، به من ربط چندانی نداشته باشد. اما فقط میخواهم از فرصت استفاده (شاید هم سوء استفاده کنم) و بگویم که من شخصاً معتقد نیستم که باید یک “من ” یکسان بر تمام جوانب زندگی ما حکومت کند. به طور مشخص، به نظرم شما هم موافق نباشید که در تمام موقعیتها، شستن دستشوئی کار مناسبی باشد، در عین اینکه من هم شخصاً هیچ ابائی از انجام ندارم، اما همیشه و در تمام موقعیتها ضرورتی برای انجام آن نمیبینم.
به هر حال این رویکرد فروتنانه و انتقاد پذیر شما، ستودنی است.
این انتقاد از خودهای شما اگر فقط و فقط یک حسن داشته باشد آن است که برای من خواننده یک تلنگر است که بدانم می شود خود را دقیق تر دید و در معرض تیغ نقد دیگران گذاشت…
همین!