بهساد ژلهای
هفته خسته کنندهای را داشتم. از آن هفتهها که باید مرخصی بودم و نبودم. تقریبا تمام قرارهای کاری بیرون از بهساد را به هفته بعد موکول کردم. چه میشود کرد، گاه پیش میآید.
البته این بهساد نشینی پر بیمنفعت نبود. کمی بر امور داخلی متمرکز شدم. شرکت مانند ژلهای میماند که بخواهی در دست نگاهداری و آن را از یک محل به محلی دیگر برسانی، حواست به هر طرف آن باشد، از طرف دیگر در میرود. چند وقتی بود که حواسم به داخل بهساد نبود، این هفته که بیشتر به امور داخلی پرداختم، نهایتا مشتریها ناراضی بودند که چرا به جلسات با آنها نپرداختهام بهساد است دیگر…