شدید هستیم
عرض شود که:
چندی پیش با دوستی شمالی صحبت میکردم میگفت که در شمال کشور کشاورزان
به بهار میگویند “سیا بهار” چرا که در بخش کشاورزی در فصل بهار رکود
شدیدی وجود دارد که البته دلیل آن مشخص است. از یک طرف کشاورزان باید
هزینههای خرید بذر و سایر نهادهها را پرداخت کنند و ازطرف دیگر هنوز
محصولاتی قابل بهرهبرداری ندارند که تبدیل به نقدینگی شود.
در مورد شرکتهای خصوصی هم شاید بنا بر دلایل دیگر وضعیت بهتر نباشد.
آنها که مثل بهساد بیشتر با دولتیها کار میکنند میدانند که دو ماه
اول فصل بهار سختترین وضعیت مالی برای شرکتها وجود دارد. از یک طرف در
اسفند هزینهها خیلی زیاد افزایش یافتهاند و از طرف دیگر به دلیل
تعطیلات یک ماهه عملا در راه نقد شدن صورتوضعیتها وقفه میافتد و
سازمانهای دولتی هم کمتر دارای ردیف بودجههای مصوب برای پرداختهای
پروژهای هستند. بنابراین با تمام علاقهای که به بهار دارم، بیشتر اوقات
بهار برای بهساد و من توام با مشکلات نقدینگی بوده است.
فعلا خیلی شدید شدهام و این شدید شدن بخشی به مقابله با مشکلات نقدینگی
مرتبط است و بخشی دیگر به شدید بودن فعالیتها در شرکت.
شاید به همین دلیل است که برای ۹ سالگی بهساد و فرارسیدن سن تکلیف او نه
فرصتی برای نوشتن بود و نه مجالی برای جشنی کوچک. هر دو را موکول کردهام
به زمانی که کمی فراغت داشته باشیم از این فشار کاری که بر حسب قاعده
نباید بیش از دو هفته طول بکشد.