حسی از جنس غرور
پس از یک ماراتن نفسگیر امروز جلسه ارائه سیستم برگزار شد. بر خلاف شوخیهایی که در مورد پیدا شدن باگ و خطا داشتیم، تقریبا همه چیز بدون نقص بود و این دلیلی نداشت جز تلاشهای شبانهروزی همکاران بهسادی.
علیرغم آماده بودن سیستم، وقتی که همکاران من بیش از ۳۰ ساعت بدون خواب و توقف، تمام تلاش خود را به کار میبرند تا خواسته تکمیلی کارفرما برای ارائه در جلسه به نتیجه برسد، وقتی که بهساد یکپارچه و سراسر تلاش میشود تا همه چیز کامل و دقیق ارائه شود. از داشتن چنین همکارانی احساس غرور میکنم و این لحظات برایم لحظاتی یگانه میشوند که دوست دارم عمیقترین و صمیمانهترین سپاس را در مقابل همکاران خوب و دوستداشتنیام بیان کنم.
احساسم مانند مربی یک تیم فوتبال است که تا دقیقه ۸۵ بازی را ۲ بر ۱ باخته بوده و حالا در پایان دقیقه ۹۰ با جنگندگی و هدفمندی و انگیزه فوقالعاده بازیکنانی ارزشمند، با نتیجه ۴ بر ۲ بازی را برده و به لیگبرتر صعود کردهاست و خوشحالی من بیش از آنکه برای به دست آوردن نتیجه باشد، برای وجود همت و انگیزهای است که در بهساد برای نیل به اهداف مشترک وجود دارد.
تبریک
ممنونم امیر جان و بیشتر از آن سپاسگزارم که روزنوشتهای بهساد را به روز دنبال می کنید.
بسیار عالی….تبریک میگم بهتون…
چه جالب!! امروز این حقیر هم یه برد تاریخی انجام دادم تو دانشگاه که واقعا لذت بردم….تقریبا ۱۳ ساعت کد نویسی کردم…طوری که اخرای کارم،برا نوشتن یه سویچ کیس معمولی!!مجبور شدم دفترچه ی یاداوری مبانی برنامه نویسی ام رو باز کنم…
ولی کلی ارزید…..
قالب نو مبارک. خیلی عالیست!
@امیر:ممنون امیر جان، هنوز کمی کار داره