| | |

چه کسی مقصر است؟

این داستان واقعی است!

چند وقت پیش یکی از مشتریان درخواست تغییر در یکی از گزارش‌های سیستم را دارد که گرچه برای او توضیحات لازم ارائه می‌شود که این تغییر موجب بروز مشکلاتی خواهد شد، با اصرار و انکار دو طرفه به خواسته‌اش می‌رسد و گزارش در سیستم آماده شده و در اختیار مشتری قرار می‌گیرد.

کارشناسی که مسئول کار با سیستم محسوب می‌شود، گزارش را چاپ می‌گیرد و بدون نگاه کردن به محتوی آن، برای آقای مدیر ارسال می‌نماید.

آقای مدیر که حسابی درگیر امور مختلف بوده است، شاید برای اولین بار بدون بررسی گزارش، آن را امضا نموده و برای آقای معاون ارسال می‌نماید.

آقای معاون که حسابی عجله داشته است گزارش را خیلی سریع به اضافه سایر گزارش‌ها به اتاق مدیر عامل می‌برد و در آن‌جا آقای مدیر عامل متوجه می‌شود که گزارش اشکال دارد.

آقای معاون خیلی ناراحت و عصبانی از اتاق آقای مدیرعامل باز می‌گردد ولی متوجه می‌شود که با توجه به عصبانیت و ناراحتی بیش از حد، سوئیچ ماشین خود را جایی گم کرده‌ است.

آقای معاون تصمیم می‌گیرد که به اتفاق آقای مدیر به منزل مراجعه کرده و سوییچ یدک را به اداره بیاورند.

به دلیل برخی ناآرامی‌ها در شهر، برخی خیابان‌ها بسیار شلوغ بوده و ترافیک غیر قابل تحملی وجود داشته است و به همین خاطر در آخرین ساعات شب، آقای معاون می‌تواند به خودرویش برسد.

….

انرژی و وقت زیادی از افراد مختلف در این داستان گرفته شده است. حتی این احتمال وجود داشت که خدای ناکرده این ناراحتی‌ها و عصبانیت‌ها منجر به بروز حوادث غیر قابل جبرانی شود. حالا سئوال اینجاست که مقصر چه کسانی هستند؟ درخواستی که درست نبوده؟ تحلیل اشتباه که منجر به تغییر گزارش شده؟ یا برنامه‌نویسی که در گزارش ایجاد شده او باگ وجود دارد؟ یا افرادی که می‌بایست گزارش را کنترل کنند؟ من فکر می‌کنم که باید عمیق‌تر به این مسئله فکر کرد. ما همه مقصریم! اول از همه من مقصر هستم که در استقرار کامل سیستم اطمینان از کیفیت کوتاهی کرده‌ام. مشخص است که اگر دیگران هم هر یک می‌توانستند وقت بیشتری برای این موضوع صرف کنند،  این مشکل به وجود نمی‌آمد.

به اندازه سهم و مسئولیت زیادی که در این ماجرا داشتم از همگان و به ویژه مشتری محترم عذر خواهی کردم. این کم‌ترین کاری بود که می‌توانستم انجام دهم. تمام تلاش خود را برای رفع مشکل به کار بردیم و مسئله حل شد.

مهم نیست که تمام تقصیر به عهده من نبوده است، مهم این است که باید سهم خود را در این ماجر می‌پذیرفتم. پذیرش تقصیر، نقص و کاستی اولین قدم در ارتقای کیفیت است.

۲ دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *