پورتال و داستان تکراری دعوا

امروز بازهم جلسه پورتال بودیم!البته که تعجب دارد ، در حالیکه پورتال را افتتاح کرده ایم ، حالا آقای ناظر در مورد اینکه باید Icon ها را از نمادهای استان مرکزی خودمان بسازیم ، اشکالاتی را مطرح کرده اند و از اینکه مجل جستجو در سایت باید ۲ Cm پایین تر و ۴.۳ Cm به…

بازهم پروژه ها و شب بیداری ها

برای تحویل فاز نهایی پروژه وزارت جهاد با دوستان خوبم تا صبح بیدار بودیم ، یک شب تا ۳ صبح و شب دیگر تا خود صبح ، ناظر محترم پروژه در وزارت جهاد ، ناظری آگاه ، دقیق و در عین حال واقع بین است ، و این باعث می شود که در ارائه گزارش…

جشن تولد دکتر مختاری

جشن تولد دکتر بهار ماه تولد است ، تولد رستن ها ، بهساد هم بهاری است ، هم خودش در بهار به دنیا آمده و هم دکتر و مناین بار نیز برای شادی عمیقمان جشنی کوچک گرفتیم بازهم شمع روشن نمی شود ، وسیله قدیمی همان استفاده از چوب کبریت به جای شمع ، البته…

مطالب پراکنده

عرض شود که گروهی از خوانندگان محترم وبلاغ بهساد که از جمله مشتریان ما هم هستند ، بحث این را داشته ا ند که چرا بجای کار کردن جشن تولد می گیرید ؟بازهم عرض شود که از این به بعد از کارهای بهساد نیز خواهم نوشت از جمله این که :۱-در هفته گذشته یکی از…

مثل امروز

مثل امروز امروز که می آمدم بهساد ، دیدم که چند گیاه بین آسفالت کوچه و سنگ های در بهساد روییده اندبه فال نیک گرفتم این سبزینه پر امید راگاه باید از میان سنگ رست ، گاه باید چون گیاه سر بر آسمان داشت ، نیایشی سبز در میان سنگ

تولد بهساد

جشن تولد بهساد ۲۱ فروردین تولد بهساد دوست داشتنی است ، قبلا قول داده بودم از که از جشن کوچکمان بنویسم ، بهساد امسال سه ساله شد ، سه سال تلاش ، سه سال پشت سر گذاشتن مشکلات ، سه سال آروزهای کوچک و شادیهای بزرگ ، غصه های زیبا و مشکلات همواره ، سه…

|

سوهانی و تناسب

تناسبیاد جوانی ها به خیردر دانشگاه درسی داشتیم به نام طرحریزی واحدهای صنعتی که در دانشگاه های دیگر به نام طراحی و ایجاد شناخته می شود ، کار اصلی ما در آن درس یاد گرفتن و انجام طراحی یک کارخانه تولیدی بود ، آقای دکتر ارباب شیرانی که استاد ما بودند ، یادم هست که…

|

عکس نوشته ها

چون یک چند وقتی ننوشته بودم ، اول از همه یک گزارش ار مدتی که گذشت ارائه کنم گزارش فاز اول هپکوناظرین محترم گزارش را بسیار دقیق بررسی کرده بودند و چند صفحه ای نواقص ، ابهامات و سایر موارد را نوشتند و ما هم در حال بر طرف کردن آنها هستیم ، در جلسه…

تاخیر

مدتی در مثنوی تاخیر شد…یک مدت ننوشتم ، دلیل اصلی مشغولیت کاری و فکری بود و دلیل خیلی اصلی تنبلی ، اول که کار وبلاغ بهساد را شروع کردم ، هدفم این بود که هر روز بنویسم ، بعد گفتم هر سه روز یک بار ، بعد هم شد هر هفته….بد نیست بنا را بگذاریم…