امروز با یکی از مشتریان جلسه داشتم ، بر خلاف قرارداد می خواستند که مدت زمان گارانتی دوبرابر شود. ، می گفتند که شما که به سیستمتان اطمینان دارید چرا دو برابر گارانتی نمی کنید ؟ بعد هم تهدید می کردند که اگر دو برابر گارانتی نکنید ، ضمانت نامه های شما را اجرا می…
واقعا عرض شود که : جمعه نبودیم که بنویسیم! محض اطلاع خوانندگان محترم روزنوشته های بهساد ، دو سه روز گذشته را در سفری غیر کاری و به طور کامل به دور از اینترنت و تقریبا به طور کاملتر به دور از موبایل به سر بردم . برای آرامش ذهن خوب بود و برای دغدغه…
قصد نوشتن نداشتم ، داشتم برخی کارهای اداری و پرسنلی را انجام می دادم. از ساعت ۴ تا ۵:۱۰ ، هشت نفر زنگ شرکت را زدند و گفتند آرایشگاه شمائل ؟ و همواره پاسخ من یکی بود” به نظر شما آیا من می توانم در یک آرایشگاه زنانه کار کنم؟!!!”
رفته بودیم در شرکت گنده ای پروژه بگیریم ، زبان درازی کردیم ، شرکایمان! ما را از پروژه انداختند بیرون، خدا را شکر که دچار این جنگ اول شدیم! این قطار سریع السیر اراک تهران ، فی الواقع از وسط کویر قم رد می شود ، اندر احوال این قطار اینکه اراک تهران را با…
عرض شود که : رفته بودم آونگان در مورد سیستم کنترل تولید صحبت می کردم ، نه داشتم تلفنی صحبت می کردم ، گفتم که ما تمایل داریم در مورد اصلاح فرآیند کنترل تولید باهم همکاری کنیم، آقای مهندس هاشمی هم گفتند بسیار عالی ، ماهم استقبال می کنیم ، به خصوص اینکه این همکاری…
عرض شود که : نوشتنم گرفت ، شاید بیش از آنکه اینجا خواهم نوشت. پس می نویسم ، شاید بیش از آنکه در ذهنم باشد! یک عده ای که در یکی از این شرکت های گنده و (نه بزرگ )کار می کنند به ما پیشنهاد داده اند که برویم با آنها در یک شرکت دیگر…
عرض شود که : بعضی از دوستان نسبت به چند نوشته قبلی ، به درستی اعتراض داشتند مبنی بر اینکه کمی روزنوشت های بهساد جای این جور حرف ها نیست. البته من هم حرف این دوستان را قبول دارم. اما هدف از نوشتن چند نوشته قبل این بود که بگویم بهساد هم می تواند با…
عرض شود که این درست که روزنوشت های بهساد حداقل هفته ای یک بار نوشته می شود و به عبارتی هفته نامه محسوب می شود. اما شاید بتوان گفت که خود نیز به جمعه نویسی عادت کرده اام و به عبارتی می توان گفت شده است جمعه نوشته های بهساد.از اخبار مهم اینکه : دوست…
توضیحی در مورد نوشته قبل : دوست عزیز و ناشناسی در مورد نوشته قبل من نظر داده بودند و گمان برده بودند که من نوشته پیشین را در مورد دخترخاله ایشان نوشته ام که توضیحاتی در این باره ذیل همان نظر نوشتم که چون آنجا خلاصه و انگلیسی بود ؛ اینجا مشروح و فارسی خواهم…
گاه نوشتن از سر تکلیف است و گاه از سر شوق ، نوشتن از سر شوق برای من همواره به مثابه چشمه ای جوشان بوده که از اعماق دلم جوشیده است و بر دشت بی انتهای ذهن خوانندگان جاری شده است. اعتراف می کنم که گاه در روزنوشت ها ی بهساد از سر تکلیف نوشته…