فرهنگ سازمانی (قسمت اول)

خیلی وقت است که قصد دارم در مورد رفتار و فرهنگ سازمانی بنویسم. اصولا سازمان‌ها هم مانند ما انسان‌ها دارای شخصیت و رفتار و فرهنگ خاص خود هستند و همان‌طور که در بین جامعه می‌توان افرادی انسان‌نما پیدا کرد، در بین ادارات و شرکت‌های مختلف نیز می‌توان به هویتی به نام سازمان‌نما اشاره کرد. برای…

|

خسته نباشید

شاید در تعارفات روزانه، تاکنون از هیچ اصطلاحی به اندازه “خسته‌ نباشید” متنفر نبوده‌ام. روزهای جمعه که بیشتر اوقات به کوه می‌روم می‌بینم که رهگذران به یکدیگر “خسته نباشید” می‌گویند. در پایان درس، دانشجویان درس‌گریز، این اصطلاح را برای پایان دادن به زحمات استاد به کار می‌برند. در برخی از سازمان‌ها این اصطلاح به صورت…

طرح هدف‌مندی یارانه‌ها و شرکت‌های نرم‌افزاری

عرض شود که: همه می‌دانیم که طرح هدف‌مندی یارانه‌‌ها (به احتمال زیاد) در آینده نزدیک اجرا خواهد شد. به وضوح مشخص است که یک شوک اقتصادی و اجتماعی در حال وقوع می‌باشد. می‌گویند قرار است دولت بخشی از بودجه را به صنایع تولیدی اختصاص دهد. پر واضح است که تولید نرم‌افزار با تولید سنگ‌ِپا فرق…

انعطاف یا نظم، مسئله این است

عرض شود که: مطالب زیادی در ذهنم برای نوشتن هست. سهل و ممتنع، منسجم و پراکنده. گاهی اوقات پراکنده گویی می‌کنم و گاه منسجم می‌نویسم و این‌بار پراکنده‌های منسجمی در ذهن دارم که می‌توان از بعضی از آن‌ها نوشت. این‌که می‌گویم بعضی، برای این است برخی نوشته‌ها خصوصی‌تر هستند. یادم می‌آید که اولین روزی که…

|

تعطیلات و فرهنگ ضد کار ما

در نوشته قبلی از افراد تعطیلی دوست نوشته بودم و در این نوشته می‌خواهم کمی به ریشه‌های آن بپردازم. به طور واضح یکی ار نشانه‌ها و به طریق دیگر دلایل توسعه نیافتگی ما، فرهنگ عدم علاقه به “کار” می‌باشد که نمادهای آن در سازمان‌‌‌های دولتی (بیشتر) و خصوصی (کمتر) به فراوانی وجود دارد. بسیاری از…

تعطیلات

امروز را در سازمان یکی از مشتریان بودم. خلایق، نگران بودند که تکلیف چند روز تعطیلی عید فطر به کجا می‌رسد. یکی از آن‌ها دوان دوان آمد و فریاد شادی کشید که در سایت عصر‌ایران دیده‌است که دولت شنبه را تعطیل اعلام کرده است. (این خانم را هر وقت دیده‌ام موبایل به دست در راهروها…

زجر

عرض شود که: بعضی از نوشته‌ها با آدم دوست نمی‌شوند. مثل نوشته دیروز من که هر کاری کردم با من دوست شود، راضی نشد که نشد. در ذهنم آن چیزی که نوشتم نبود. در ذهنم چیزی شبیه کلافگی بود. حدود یک ماه است که بدون حتی یک روز تعطیل مشغول کار هستم و هیچ احساسی…

این نرم‌افزارهای ارزان

در یک ماراتن نفس‌گیر، تغییرات سخت‌افزاری و نرم‌افزاری در بهساد به پایان خود نزدیک می‌شود و تغییرات متدولوژی انجام کار پس از آن شروع می‌شود که به یقین به مراتب سخت‌تر از تغییرات سخت‌افزاری و نرم‌افزاری خواهد بود. رسما در بخش فنی شرکت مستقر شده‌ام و به نوعی همکاران مجبور به تحمل من بوده و…

این ذهن شلوغ

مطلب برای نوشتن زیاد در ذهنم پرسه می‌زند. روزگارم مانند آدم نشسته در قطار است که بعضی از اجسام و افراد در کنار او ثابت هستند و محیط به سرعت در حال حرکت و تغییر است. بر خلاف اعتقادی که برای پاسخ دادن به نظرات روزنوشت‌ها دارم، متاسفانه وقت و بیشتر از آن ذهن آزاد…

شبکه مجازی متخصصین و قوانین واقعی مورد نیاز

این روزها خیلی زیاد به یاد این مطلب از افشار محبی افتاده‌ام که در مورد بی‌سوادی نوشته بود. حسی است که این روزها با مشکلاتی که برای Serverکارفرما به وجود آمده است، ذهنم را اذیت می‌کند. در مورد Error Handling تقریبا همه کارها را به خوبی انجام داده‌ایم و خطاهای سیستم مدیریت می‌شوند. اما یک…